بایگانی برچسب ها: سام نامه اشعار

سام نامه – بخش نودم – داستان فغفور چین با پری‌دخت و چگونگی آن

سراینده داستان گزین چنین داستان زد ز فغفور چین که چون سام یل را به نیرنگ و رنگ روان کرد با سروران سوی جنگ درآمد به قصر پریوش دژم بدیدش فرو رفته در بحر غم ز اندیشه‌ها سر فکنده به پیش دو چشمش پر آب و دل از درد ریش دژم روی بنشسته از بهر […]

سام نامه – بخش هشتاد و نهم – آگاهی یافتن نهنکال و لشکر فرستادن به جنگ سام

بره باز پس شد شهنشه به تخت وز آن پس بشد سام فیروزبخت به کوه و بیابان ره ایدر برید چنین تا به نزدیک دریا رسید بفرمود تا چند کشتی در آب فکندند کشتی هم اندر شتاب به هر کشتی‌ای کرد گردی‌پناه به کشتی روان کرد یکسر سپاه همی راند کشتی به دریا چو باد […]

سام نامه – بخش هشتاد و هشتم – رای زدن فغفور با وزیر و فرستادن سام به جنگ نهنکال

ترنم سرایان دستان نواز چنین گفته‌اند این حدیث دراز که آن دم که سرچشمه آفتاب فروشد به زیر زمین در چه آب شه زنگ بر زد سر از راه شام درافتادش این باز شرقی به دام به ایوان درآمد شهنشاه چین بر ابروی پرچین برافکنده چین وزیر جهاندیده را پیش خواند برو آفرین کرد و […]

سام نامه – بخش هشتاد و هفتم – رفتن سام در شب و دیدن پاسبان، او را و نومید آمدن

به یاد آمدش یار شیرین سخن پری‌دخت گل‌روی سیمین بدن ز باد صبا بوی دلبر شنید دلش سوی گیسوی دلبر کشید چو افعی بپیچید و در تاب شد ز چشمش جهان غرق خوناب شد در آن دم سرشکش گهرریز شد که بحرین چشمش گهرخیز شد ز خونابه دل ز سر تا به پای بپوشید بر […]

سام نامه – بخش هشتاد و ششم – باز آمدن سام به درگاه فغفوره

کسانی که در سخن سفته‌اند چنین با من از هر دری گفته‌اند که چون تاج جمشید زرینه جام نهادند بر طاق فیروزه فام سبک سام بر پیل‌پیکر نشست سپه را بفرمود تا برنشست درفش از درخشنده مه برفراخت فرس بر سر چرخ گردنده تاخت برون شد پری‌دخت از بارگاه چو خورشید تابان ز ابر سیاه […]

سام نامه – بخش هشتاد و پنجم – جواب نامه فغفور چین به سام

به مشکاب آب چون مشک زد بر قلم زد از شام بر صبح صادق رقم ریاحین فروش گلستان راز در بوستان سخن کرد باز به نام خداوند لیل و نهار که از خاره خار آورد گل ز خار کریم خطابخش روزی رسان پناه کسان و کس بی‌کسان ز هفت اطلس چرخ زنگار کار برآورده این […]

سام نامه – بخش هشتاد و چهارم – نامه نوشتن سام به فغفور چین و شناسانیدن خود را

به یک دست قلواد و قلوش دگر به دست دگر بر سران تاج زر همانگه بفرمود یل با دبیر نویسد ز مشک سیه بر حریر یکی نامه سرمایه مهر و کین ز سام نریمان به فغفور چین دبیر قلم زن قلم برگرفت سر خامه در لولؤ تر گرفت نوازنده پرده دلنواز طرازنده خسروانی طراز به […]

سام نامه – بخش هشتاد و سوم – فرار نمودن سام از پیکار و پناه بردن به دیر

همانگه بیفشرد بر اسب ران برون آمد از لشکر بیکران به قلواد گفت ای یل نامدار نگر تا چه بازی کند روزگار ازین پرده نیلگون سرنگون ندانم دگر ره چه آید برون مگر مادر از بهر دردم بزاد که کس را چو من درد بر دل مباد فلک با منش کینه از بهر چیست که […]

سام نامه – بخش هشتاد و دوم – نبرد سام نریمان با فغفور چین بار دوم

سراینده از سام نیرم‌نژاد ز گفتار دهقان چنین کرد یاد که چو بازگردید از دشت جنگ ز شب بود روی هوا قیر رنگ بیامد چو خور بر سرگاه شد چو از راز فغفور آگاه شد که لشکر فرستاده اندر نهان که سازد سیه بر پری‌وش جهان دلش بد پراندوه از آن داوری که قلوش روان […]

سام نامه – بخش هشتاد و یکم – کشته شدن پری‌نوش به دست دیوزاده

یکی سنگ زد آن‌چنان بر سرش که افتاد از زین زر پیکرش روان از پری‌نوش در شد زمان برآمد ز جان سپاهش فغان سبک بارگیها برانگیختند ابا دیوزاده درآویختند به یک ره بر او برگشادند دست برآویخت با سرکشان پیل مست وزین سوی فرشاد پرخاشجوی درآورد با لاله‌رخ رو به روی پری‌دخت را بی‌شمر برشمرد […]

سام نامه – بخش هشتادم – شبیخون زدن فرینوش و فرشاد بر دیوزاده فرهنگ

سراینده نامه باستان ز فرشاد زین گونه زد داستان که چون با فرینوش در نزد شاه براندند لشکر چو صرصر به راه ز آزرم ماندند یکبارگی براندند بر دشت و که بارگی فرستاد فرشاد پرخاشخر ز بهر پژوهش یکی ره‌سپر که مر سام را زان نکوهش کند ز فرهنگ و مهوش پژوهش کند روان شد […]

سام نامه – بخش هفتاد و نهم – کشته شدن طغرل تکش به دست سام نریمان

درآمد به میدان چو شیر ژیان ز سم سمندش زمین بد نوان به طغرل تکش گفت ای تیره‌روز کنون دل ز امیدها برفروز چنانت درآرم ز زین ستور که گریان شود بر تو ماهی و مور نمودی به قلواد گو دستبرد کنون رزم‌جوئی ابا سام گرد بخندید طغرل تکش کای دلیر همانا ندیدی تو چنگال […]

سام نامه – بخش هفتاد و هشتم – رسیدن نامه مرگ طغان شاه به پدرش شاه چین

همی‌خواست تا خود درآید به جنگ کند روز قلواد را تیره‌رنگ که گردی شد از روی دشت آشکار یکی ره‌سپر مرد خنجرگذار برون آمد از گرد مانند باد بر پادشه شد زمین بوسه داد به کش در یکی نامه بودش نهان سبک داد بر دست شاه جهان چنین بود در وی که ای شاه چین […]

سام نامه – بخش هفتاد و هفتم – رزم قلواد با فرستو و کشته شدن فرستو

تو گفتی که بود او یک یپل مست و یا شیر بود اژدهائی به دست به نزد فرستو چو آمد فراز خروشید بر وی که ای رزم‌ساز درفش و تبیره برافراختی ز ما نامداری سرانداختی چنان بر تو گرید شه چین کنون که گرید بر او اختر واژگون فرستو ز قلواد پرسید نام همان از […]

سام نامه – بخش هفتاد و ششم – جنگ سوار خاوری با فرستو و کشته شدن خاوری

باستاد در قلب فغفور شاه ستادند پیش و پس او سپاه دلیران ترکان زرینه چنگ همه درگه کینه همچو پلنگ و طغرل تکش یک دل و یک تنه بیامد باستاد در میمنه فرستو که بد نامدار سره شد از قلب تازان سوی میسره دگر نامداران و مردان کار کشیدند صف در یمین و یسار در […]

سام نامه – بخش هفتاد و پنجم – چگونگی رزم فغفور چین با سام نریمان

سراینده دهقان با آفرین سخن راند زین سان ز فغفور چین که در رزم و کین چون ندید هیچ بهر ز هامون شتابان درآمد به شهر رخش بود از بخت سرکش دژم زمان تا زمان غرقه گشتی به غم یکی هفته در بتکده روز و شب ز بهر گشایش گشاده دو لب زبان را به […]

سام نامه – بخش هفتاد و چهارم – آمدن عالم افروز نزد سام و سخن از پری‌دخت گفتن

سراینده دهقان با فر و کام سخن راند زین‌سان ز فرخنده سام که چون گشت چیره به فغفور چین سحرگاه شد با دلیران کین یکی هفته با سروران شاد بود شب و روز از اندوه آزاد بود ز می سرخ گردیده بد چهره‌اش ولی بی‌پریوش نبد بهره‌اش چه خوش گفت دهقان والا گهر خداوند آئین […]

سام نامه – بخش هفتاد و سوم – رزم‌ پری‌دخت با طغان شاه و کشته شدن طغان شاه

نشست از بر باره بادپای به دست اندرش نیزه جان‌ربای به سوی طغان شاه شد رزم‌جوی درآورد با او زکین رو به روی سر از بهر پیکار چون برفراخت طغان شاه همان لحظه او را شناخت برو برخروشید کای شوخ چشم چرا رو نهادی سوی کین و خشم مرا بازگو راز خود سر به سر […]

سام نامه – بخش هفتاد و دوم – جنگ کردن طغان شاه با دیوزاده و چگونگی آن

طغان شاه چون باد بر شد به زین برانگیخت نام‌آوران را به کین سبک دیوزاده کمین روی کرد به خون یلان دشت را جوی کرد خروشنده گردید چون سنهراس ازو شد دل سرکشان پرهراس درآمد میان سپه همچو شیر ز هر سو برو بر ببارید تیر رسیدی چو پیکان بر آن نامدار تو گفتی که […]

سام نامه – بخش هفتاد و یکم – در شناختن پری‌دخت، دیوزاده را و چگونگی آن

سراینده دهقان موبدنژاد ز سام و دلیران چنین کرد یاد که چون در سمن‌زار شد مهرجوی سوی قصر دلدار آورد روی ابا ماه‌سیما به شادی نشست ز می اندوه غصه را کرد پست چو شد مست از شاه ایران زمین سخن راند و از نامداران کین وز آن پس ز گردان خود سر به سر […]

سام نامه – بخش هفتادم – چگونگی احوال پری‌دخت به دست عالم‌افروز پری

پریزاد چون کرد بر وی کمین ببردش به کین بر سپهر برین بدو گفت از سام برتاب روی دگر وصل او را مکن آرزوی پری‌دخت مهوش بپیچید سر ز گفتار آن جادوی حیله‌گر همی گفت تا جان به تن هست رام دلم هست در بند دیدار سام برآشفت ازو عالم افروز باز همی جنگ و […]

سام نامه – بخش شصت و نهم – رسیدن قلواد و قلوش به یاری سام

شه چین ز ناگه برافراخت سر بر آن لشکران کرد لختی نظر ز ناگه در زیر عالی علم دو تن دید با فر و آئین جم برآراسته تن به ساز نبرد دو جنگی دلاور دو پرمایه مرد به همراهیان لشکری نامدار همانا فزون بود از ده هزار رسیدند چون نزد آن رزمگاه سپه‌شان درآمد به […]

سام نامه – بخش شصت و هشتم – جنگ کردن سام با فغفور چین و چگونگی آن

سپاهش به یک ره کشیدند تیغ خروشنده گشتند یکسر چو میغ برانگیخت پس بارگی گرد سام سوی شاه شد از پی انتقام شهنشه به پیل و جهانجو به اسب رخ آورد زی همچو آذرگشسب نخستین شهنشاه شمشیربند به دست اندر آورد پیچان کمند بینداخت یال بر کینه‌خواه به بند اندر آمد یل صف‌پناه از آن […]

سام نامه – بخش شصت و هفتم – جنگ سام با تکش و کشته شدن تکش به دست سام

روانش به پیکار کین رام شد کمندش به یال یلان دام شد برانگیخت که پیکر تیزگام چو شیری خروشید بر خصم سام ز خون غازه مالید بر روی خاک پراکنده از کشته یکسر مغاک ادیم زمین را پر از کشته کرد به خون خاک را یکسر آغشته کرد چو گردان چین زین خبر یافتند ز […]

سام نامه – بخش شصت و ششم – آگاه شدن فغفور از کار پری‌دخت و رها شدن سام از بند

شنیدم نواساز بستان راز ز فغفور چین شد چنین نغمه‌ساز که چون شب بخوابید بر روی تخت یکی خواب دید و بترسید سخت چنین دید شاه جهانجو به خواب که بودش به نخجیر کردن شتاب یکی باز بودی مر او را به دست که بودی ز پروازش اندیشه پست ز ناگاه سیمرغی آمد فرود بزد […]

سام نامه – بخش شصت و پنجم – باز آمدن به سر داستان عالم‌افروز با سام

چو در سخن مرد فرزانه سفت مر این داستان را چنین باز گفت که فغفور چین، سام را چون ببست به حبسش فرستاد و از غم برست به بند اندرون بود شش ماه سام وزو دور گردید آرام و کام به هر ماه یک بار عالم‌فروز ز افسون شدی نزد آن کینه‌توز زبان را به […]

سام نامه – بخش شصت و چهارم – رسیدن پری‌دخت به سام و مصاف کردن با او

بگفت این و بر کرد از جا سمند به بازو در آورد پیچان کمند چو شیر ژیان اژدهائی به چنگ شخاوان زمین کرد آهنگ جنگ برآشفت سام یل نامدار ز بخت بد آشفته از روزگار چنین داد پاسخ که ای ارجمند به دستان چه سازی به حلقه کمند مرا خود نه بس بود اندوه خویش […]

سام نامه – بخش شصت و سوم – پشیمان شدن پری‌دخت و از عقب سام رفتن

سخن گوی دهقان فرخ‌نژاد چنین از پری‌دخت مه کرد یاد که چون از گو شیردل دور ماند چو باد از پیَش اسب گلگون براند تهی مغزی و سرکش و تندخوی ازینها پشیمانی آرد به روی بدل سنگ برزد به سنگین دلی در آن کار حیران شد از مشکلی خروشش دم صبحگاهی ببست نفیرش دم مرغ […]

سام نامه – بخش شصت و دوم – برگشتن سام از پای قصر و سر به کوه و بیابان گذاشتن

عنان برزده سر به صحرا نهاد سرشکش روان رو به دریا نهاد ز دست دلش دست بر دل بماند ز خون جگر پای در گل بماند چنان آتشی از جگر برفروخت که از ماه تا برج ماهی بسوخت هوا کله عنبرین بسته بود زمانه به انفاس رو شسته بود شب از ابر خم بر خم […]

سام نامه – بخش شصت و یکم – مناظره کردن پری‌دخت با سام

مه قندهار آفتاب طراز بت قندلب دلبر دلنواز قصب پوش ماه و گره‌گیر موی گل اندام سرو سمن برگ‌روی فروزنده خورشید طوبی خرام خرامنده طاووس طوطی خرام نگارین نسرین بر و سروقد پری‌دخت مه‌پیکر زهره خد سر درج لولوی تر برگشود در شهد و تنگ شکر برگشود به تنگ شکر نرخ شکر شکست به درج […]
عنوان ۵ از ۷« اولین...«۳۴۵۶۷ »