پادشاهی اورمزد یکسال و دو ماه بود. چون بر تخت پادشاهی مینشیند سراسر کشور را صلح و آشتی برقرار میسازد به نحوی که میش وگرگ در کنار هم آب میخورند. سپس با نامور بخردان و بزرگان زبان به سخن گشاده و آنها را به عدل و داد و خرد ورزی نصیحت میکند. از آنها میخواهد که از آز و زیاده خواهی روی برگردانده و به رادمردی بر زیردستان وصیت کرده راه و روش شاپور اردشیر را پیش میگیرد. اورمزد پس از مدت اندکی پادشاهی از زمان مرگ خود مطلع شده پسر خود بهرام را به نزد خویش فرا میخواند و به او وصیت میکند.
به او میگوید که هیچگاه گرد دورغ نگردد. چاپلوسان، سخن چینان و بی دانشان را گرد خود جمع مکند. همواره با افراد خردمند مشورت کند. بدنبال آز و زیاده خواهی نرود. در کارها نه سستی کند و نه تندی و همواره راه میانه در پیش گیرد. به تمجیدها و دوستیهای دشمنان دل مبندد. خرد و داد را سر لوحه کارهای خود قرار دهد. هیچگاه پیمان شکن نباشد و همواره بخشندگی به زیر دستان پیشه کند. بعد از این نصایح اورمزد جان به جان آفرین تسلیم کرده و تاج و تخت به بهرام میسپارد.
این بخش ابتدا توسط جناب آقای علی دهگانپور نگارش شد، سپس توسط سرکار خانم دکتر نگار پزشک مورد ویرایش و بازبینی قرار گرفت و در نهایت با بهرهگیری از هوش مصنوعی تغییراتی در آن اعمال گردید.
اشعار این بخش :
دانلود متن شاهنامه بخش پادشاهی اورمزد :
دانلود
دانلود تمامی فایل های صوتی این بخش در قالب یک فایل فشرده :
دانلود
شاهنامه صوتی این بخش :