بایگانی برچسب ها: شاهنامه

شخصیت های شاهنامه – بستور

پس آزاده بستور پور زریر – به پیش افگند اسپ چون نره شیر نام : بستور نام بستور به پهلوی : بست ونیری دوره شاهنامه ای پیشین : پهلوانی دوره شاهنامه ای جدید : کیانیان تبار : تبار پدری به کیقباد می رسد ملیت : ایرانی وابستگان : پدر بستور : زریر نیای بستور : […]

شخصیت های شاهنامه – بساد

جوانمرد را نام بساد بود – دلیر و خردمند و هوشیار بود نام : بساد نام دیگر بساد : نستاو منصب بساد : چوپان قیصر روم دوره شاهنامه ای پیشین : پهلوانی دوره شاهنامه ای جدید : کیانیان ملیت : رومی توضیحات شخصیت : بَسّاد در شاهنامه نام چوپان قیصر روم است. وی بی آنکه […]

شخصیت های شاهنامه – برمایه

کیانوش و پرمایه بر دست شاه – چو کهتر برادر ورا نیکخواه نام : برمایه یا پرمایه ، برمایون دوره شاهنامه ای پیشین : اسطوره ای دوره شاهنامه ای جدید : پیشدادیان تبار : تبار پدری به طهمورث ملیت : ایرانی وابستگان : پدر برمایه : آبتین مادر برمایه : فرانک برادران برمایه : فریدون و […]

شخصیت های شاهنامه – برسام

به برسام فرمود گز قلبگاه – به یک سو گذار آنک داری سپاه نام : برسام یا پرسام منصب برسام : ساتراپ منطقه مرو دوره شاهنامه ای پیشین : تاریخی دوره شاهنامه ای جدید : ساسانیان تبار : تبار پدری به ترخان و ترکان چین ملیت : تورانی وابستگان : پدر بسام : بیژن توضیحات […]

شخصیت های شاهنامه – برزین

چو برزین و چون قارن رزم زن – چو خراد و کشواد لشگر شکن نام : برزین محل تولد برزین : زابل دوره شاهنامه ای پیشین : پهلوانی دوره شاهنامه ای جدید : کیانیان تبار: تبار پدری به جمشید می رسد ملیت : ایرانی وابستگان : پدر برزین : گرشاسب توضیحات شخصیت : بُرزین، در […]

شخصیت های شاهنامه – برزوایلا

سپاهی بجنگ کهیلا سپرد – یکی تیزتر بود ایلای گرد نام : ایلا دوره شاهنامه ای پیشین : پهلوانی دوره شاهنامه ای جدید : کیانیان تبار : تبار پدری به افراسیاب می رسد لقب های ایلا : برزو ملیت : تورانی توضحات شخصیت : ایلای یا شاه ایلا در شاهنامه نام یک سردار تورانی است که نوه […]

شخصیت های شاهنامه – برزوی

پزشک سراینده برزوی بود – به نیرو رسیده سخنگوی بود نام : برزوی یا همان برزویه محل تولد برزوی : مرو یا ایرنشهر زمان مرگ برزوی : در قرن ششم میلادی در امپراطوری ساسانی دوره شاهنامه ای پیشین : تاریخی دوره شاهنامه ای جدید : ساسانیان منصب : پزشک انوشیروان لقب های بروزی : طبیب […]

شخصیت های شاهنامه – برته

گرازه برون آمد و گستهم – ابا برته و زنگه یل بهم نام : برته دوره شاهنامه ای پیشین : پهلوانی دوره شاهنامه ای جدید : کیانیان تبار : تبار پدری به توابه می رسد ملیت : ایرانی توضیحات شخصیت : برته (بُرته یا بَرته) در شاهنامه مبارزی ایرانی از تبار توابه است که در […]

شخصیت های شاهنامه – براهام

جهودی فریبنده و بد گهر – براهام مردیست پر سیم و زر نام : براهام دوره شاهنامه ای پیشین : تاریخی دوره شاهنامه ای جدید : ساسانیان تبار : مردی یهودی است ملیت : ایرانی توضیحات شخصیت : براهام در شاهنامه نام مردی یهودی است، که با وجود توانگری و ثروتش بسیار فرومایه و نان […]

شخصیت های شاهنامه – بالوی

یکی رازدارست بالوی نیز – که نفروشد آزادگان را به چیز نام : بالوی دوره شاهنامه ای پیشین : تاریخی دوره شاهنامه ای جدید : ساسانیان ملیت : ایرانی توضیحات شخصیت : بالوی در شاهنامه نام یکی از نامداران ِ ایرانی است، که همراه با خسروپرویز به روم گریخت. برجسته‌ترین کار ِ بالوی در شاهنامه، رساندن […]

شخصیت های شاهنامه – باطرون

حلب شد به کردار دریای خون – به زنهار شد لشگر باطرون نام : بطرون دوره شاهنامه ای پیشین : پهلوانی دوره شاهنامه ای جدید : کیانیان ملیت : رومی توضیحات شخصیت : باطرون که به صورت باطرن و باطروق هم نوشته شده‌است، در شاهنامه نام یک سردار رومی است که در جریان دومین نبرد […]

شخصیت های شاهنامه – بازور

ز ترکان یکی بود بازور نام – به افسوس بهر جای گسترده کام نام : بازور دوره شاهنامه ای پیشین : پهلوانی دوره شاهنامه ای جدید : کیانیان ویژگی‌های بازور : جادوگری و افسونگری ملیت : تورانی توضیحات شخصیت : بازور، در شاهنامه نام یک جادوگر تورانی است که تمامی فوت و فن‌های جادوگری را […]

شخصیت های شاهنامه – بارمان

یکی ترک بود نام او بارمان – همی خفته را گفت بیدارمان نام : بارمان محل مرگ : نبرد دوازده رخ توسط رهام دوره شاهنامه ای پیشین : پهلوانی دوره شاهنامه ای جدید :  کیانیان تبار : به فریدون می رسد… ملیت : تورانی وابستگان : پدر بارمان : ویسه برادران بارمان : قراخان ، […]

شخصیت های شاهنامه – باربد

به سرکش چنین گفت کای بد هنر – تو چون حنظلی باربد چون شکر نام : باربد نام های دیگر باربد : فهلود/ذ، بهلبد/ذ، فهلود/ذ فهرود/ذ، بهربد/ذ، باربد/ذ در منابع عربی و برباد/ذ در منابع فارسی و همچنین فهربد و فهلبذو پهلبذ بیربادیوس یا باربادیوس نام‌های احتمالی یونانی باربد ساسانی هستند. معنای نام باربد : […]

شخصیت های شاهنامه – بابوی

چو بشنید بابوی گرد ارمنی – که سالار ناپاک کرد آن منی نام : بابوی دوره شاهنامه ای پیشین : تاریخی دوره شاهنامه ای جدید : ساسانیان ملیت : ایرانی توضیحات شخصیت : بابوی به روایت شاهنامه نام یک دلاور ایرانی است. بابوی بهرام چوبین را شایستهٔ پادشاهی دانست و به یاری او پیمان بست. لیست اشعار […]

شخصیت های شاهنامه – بابک

به اصطخر بد بابک از دست اوی – که تنین خروشان بد از شست اوی نام : بابک نام بابک به فارسی میانه :  Pāpak, Pābag معنای نام بابک : بابک معرب نام ایرانی پاپک است و به معنی «پدر» است امیل بنونیست نشان داد که نام پاپک در آثار پهلوی و ارمنی، دیده شده است منصب […]

شخصیت های شاهنامه – ایلا

سپاهی بجنگ کهیلا سپرد – یکی تیزتر بود ایلای گرد نام : ایلا دوره شاهنامه ای پیشین : پهلوانی دوره شاهنامه ای جدید : کیانیان تبار : تبار پدری به افراسیاب می رسد لقب های ایلا : برزو ملیت : تورانی توضحات شخصیت : ایلای یا شاه ایلا در شاهنامه نام یک سردار تورانی است که نوه […]

شخصیت های شاهنامه – ایزد گشسب

دگر آنکه نامش بد ایزدگشسپ – کز آتش نه برگاشتی در تگ اسپ نام : ایزدگشسپ نام های دیگر ایزد گشسپ : ایزدگشسب ، آذرگشسپ دوره شاهنامه ای پیشین : تاریخی دوره شاهنامه ای جدید : ساسانیان ملیت : ایرانی توضیحات شخصیت : ایزدگُشَسپ یا آذرگشسپ که به صورت ایزدگشسب و آذرگشسب هم نوشته شده‌است، […]

شخصیت های شاهنامه – اندریمان

دگر اندریمان سوار دلیر – چو ارجاسپ اسپ افگن نره شیر نام : اندریمان محل مرگ اندریمان : نبرد دوازده رخ نبردنهم بدست گرگین دوره شاهنامه ای پیشین : پهلوانی دوره شاهنامه ای جدید : کیانیان منصب : سردار تورانی ملیت : تورانی توضحات شخصیت : اندریمان در شاهنامه نام یک دلاور تورانی است که […]

شخصیت های شاهنامه – ایرج

از ایشان چو نوبت به ایرج رسید – مر او را پدر شاه ایران گزید نام: ایرج نام ایرج در اوستا و پهلوی : ایرَج (در اوستایی: Airiya؛ در پهلوی: Ērič) ریشه نام ایرج : نام ایرج از ریشه آریا با واژگانی همچون ایران هم‌خانواده‌است. نام ایرج را از ریشهٔ ēr به معنای آزاده و نجیب آورده‌اند. […]

شخصیت های شاهنامه – اورمزد

بفرمود تا رفت پیش اورمزد – بدو گفت کای چون گل اندر فرزد نام : اورمزد نام های دیگر اورمزد : هرمز یکم محل تولداورمزد : نامشخص محل مرگ اورمزد : نامشخص دوره شاهنامه ای پیشین : تاریخی دوره شاهنامه ای جدید : ساسانیان تبار : تبار پدری به ساسان می رسد لقب های اورمزد : شاه […]

شخصیت های شاهنامه – اهرن

گوی بر منش نام او اهرنا – ز تخم بزرگان رویین تنا نام : اهرن معنای اهرن : به معنای شجاع ، دلیر ( کنایه از فردی که در بی باکی بی مثال است ) دوره شاهنامه ای پیشین : پهلوانی دوره شاهنامه ای جدید : کیانیان ملیت : رومی وابستگان : داماد قیصر روم که با […]

شخصیت های شاهنامه – افراسیاب

شود کوه آهن چو دریای آب – اگر بشنود نام افراسیاب نام : افراسباب نام افراسباب به زبان پهلوی : فراسیاب نام افراسیاب به اوستایی : فرنگرَستِن محل تولد افراسیاب : توران زمین محل مرگ افراسیاب : ایران بدست کیخسرو ، کنارِ دریاچه ی چی چَست( ارومیه ) دوره شاهنامه ای پیشین : اسطوره ای […]

شخصیت های شاهنامه – اغریرث

از آن پس به اغیرث آمد پیام – که ای پر منش مهتر نیک نام نام : اغریرث نام اوستایی اغریرث : نام اغریرث در اوستا اغرارث آمده است معنای نام اغریرث : گردونه پیشتاز محل مرگ اغریرث : در آمل توسط برادرش افراسیاب دوره شاهنامه ای پیشین : پهلوانی دوره شاهنامه ای جدید : […]

شخصیت های شاهنامه – اشکش

سوی میسره اشکش تیز چنگ – که دریای خون راند هنگام جنگ نام : اَشکش دوره شاهنامه ای پیشین : پهلوانی دوره شاهنامه ای جدید : کیانیان لقب های اشکش : تیز چنگ ویژگی‌های اشکش : از هفت پهلوانان ایران، فرمانده قوم کوچ و بلوچ ملیت : ایرانی نشان پرچم ( درفش ) : پلنگ […]

شخصیت های شاهنامه – اشکبوس

دلیری کجا نام او اشکبوس – همی برخروشید بر سان کوس نام : اشکبوس کشانی معنای نام اشکبوس : اگر اشک را به معنای پهلوان در نظر بگیرم و بوس یا پوس را به معنای پسر یا فرزند بدانیم اشکبوس فرزند پهلوان معنا می شود اما اگر اشک را به معنای عشق در ساحه زبان […]

شخصیت های شاهنامه – اسکندر

ز اسکندر فیلقوس بزرگ – جهانگیر و با کینه‌جویان سترگ نام : اسکندر محل تولد اسکندر : مقدونیه محل مرگ اسکندر : بابل دوره شاهنامه ای پیشین : پهلوانی دوره شاهنامه ای جدید : اسکندر ملیت : یونانی وابستگان : پدر اسکندر : فیلقوس در شاهنامه داراب مادر اسکندر : ناهید همسران اسکندر : روشنگ توضیحات شخصیت […]

شخصیت های شاهنامه – اسفندیار

چو اسفندیار آن گو تهمتن – خداوند اورنگ با سهم و تن نام : اسفندیار یا اسپندیار نام اسفندیار به زبان پهلوی : اسپَندَدات یا اسپَندیات که به معنای داده خدایی است محل تولد اسفندیار : بلخ محل مرگ اسفندیار : سیستان بدست رستم دستان دوره شاهنامه ای پیشین : پهلوانی دوره شاهنامه ای جدید […]

شخصیت های شاهنامه – استقیلا

چنو بازگشت استقیلا چو گرد – بیامد که با شاه جوید نبرد نام : استقیلا محل تولد استقیلا : توران زمین محل مرگ : جنگ بزرگ کیخسرو بدست کیخسرو دوره شاهنامه ای پیشین : پهلوانی دوره شاهنامه ای جدید : کیانیان تبار : تبار پدری به افراسیاب می رشد منصب استقیلا : شاه ایلا ملیت […]