بخش پادشاهی بهمن اسفندیار – شاهنامه فردوسی

بهمن بر تخت پادشاهی می نشیند. بزرگان و اندیشمندان را جمع کرده، خبر از تصمیم خود برای انتقام خون اسفندیار و دو برادرش آذرنوش و مهرنوش از خاندان زال می دهد. بهمن نمونه هایی از گذشتگان همچون فریدون برای خون خواهی جم، منوچهر از بهر خون خواهی ایرج، از گشتاسپ در جهت انتقام خون لهراسب و در نهایت فرامرز پسر رستم در خون خواهی پدرش نام می برد و خود را بحق در این خون خواهی می بیند.

بزرگان همگی بر این تصمیم صحه می گذارند. بهمن لشگر آرایی کرده به زابل برای انتقام می رود. زال برای دلجویی و آرام کردن او خود به نزد بهمن رفته او را نصیحت می کند. اما نصیحت او کارگر نبوده و بهمن دستور به بند کردن زال می دهد.فرامرز  با خبر شده ضمن نکوهش رستم پدر خویش در مار در آستین پروردن، به مقابله با بهمن بر خاسته شکست می خورد و بهمن فرامرز را بر دار می کند. مادر فرامرز رودابه به بارگاه آمده و با زاری و درد بهمن را نفرین می کند.

پشوتن بهمن را از نفرین زال و رودابه بر حذر می دارد. بهمن زال را رها کرده و به پایتخت بر می گردد. بهمن را پسری بود به نام ساسان و دختری بود به نام همای ملقب به چهرزاد. بهمن با دختر خود همای ازدواج کرده و همای از او باردار می شود. چون بچه شش ماهه می شود بهمن بیمار شده و از زمان مرگ خود مطلع می شود.

لذا بزرگان و اندیشمندان را جمع کرده و دختر خود همای را به ولیعهدی بر میگزیند. بهمن به بزرگان و بخردان می گوید اگر از همای فرزندی به دنیا بیاید چه دختر چه پسر او پادشاه خواهد شد. این تصمیم برای ساسان گران آمده از شهر می گریزد وبه نیشابور رفته در آنجا با دختر امیر نیشابور ازدواج می کند.

نوشتار این بخش توسط جناب آقای علی دهگانپور به رشته تحریر در آمده است . 

اشعار این بخش :

دانلود متن شاهنامه بخش پادشاهی بهمن اسفندیار : 

دانلود

دانلود تمامی فایل های صوتی این بخش در قالب یک فایل فشرده : 

دانلود

شاهنامه صوتی این بخش : 

قبلی «
بعدی »