لشگر ایران با پادشاهی کیفباد به نبرد افراسیاب میروند. در روز اول شماساس سپهسالار توران زمین به دست قارن کشته میشود. رستم نوجوان از دیدن این صحنههای به وجد آمده نزد زال میرود و از او نشان افراسباب را میپرسد تا در روز دوم نبرد او را بدست گرفته و نزد کیقباد بیاورد.
زال رستم را نصیحت کرده از او میخواهد در نبرد با افراسیاب جانب احتیاط را رعایت کند. رستم وارد میدان نبرد شده در نبرد تن به تن با افراسیاب کمربند او را گرفته و از زین اسب جدا کرده و بر سر دست میآورد. کمربند افراسباب پاره شده و افراسباب بر زمین میافتد و از چنگ رستم میگریزد سپاه توران با دیدن این صحنه روحیه خود را از دست داده وبا شکست سنگینی عقب نشینی میکنند.
افراسیاب به توران زمین رفته و پشنگ را بر آن میدارد که طی نامهای از کیقباد تقاضای صلح و آشتی نموده و به همان سرزمین پدری خود تور رضایت دهد. پشنگ نامهای به کیفباد نوشته و از او تقاضای صلح مینماید. رستم به شدت با تقاضای صلح پشنگ مخالفت کرده و از کیقباد میخواهد این درخواست صلح را نپذیرد.
کیقباد با درخواست رستم مخالفت کرده و پیشنهاد صلح را میپذیرد. پس از صلح کیقباد به پرسپولیس یا همان استخر رفته وجهانی را به عدل و دادگری و بخشش نوید میدهد. پس از صد سال پادشاهی روزگار کیقباد نیز سر میآید کیقباد صاحب چهار فرزند است. به نامهای کی کاووس، کی آرش، کی پشین و آرش. کیقباد فرزند بزرگ خود کی کاووس را فراخوانده و نصیحت میکند که راه داد و دهش پیش گیرد و دادگر و پاک دین باشد و از آز و طمع ورزی و زیاده خواهی بپرهیزد.و پس از نصحیت کی قباد از دنیا میرود.
این بخش ابتدا توسط جناب آقای علی دهگانپور نگارش شد، سپس توسط سرکار خانم دکتر نگار پزشک مورد ویرایش و بازبینی قرار گرفت و در نهایت با بهرهگیری از هوش مصنوعی تغییراتی در آن اعمال گردید.
اشعار این بخش :
دانلود متن شاهنامه بخش کیقباد :
دانلود
دانلود تمامی فایل های صوتی این بخش در قالب یک فایل فشرده :
دانلود
شاهنامه صوتی این بخش :