نام مکان جغرافیایی در شاهنامه : گوراب
نام فعلی مکان جغرافیایی : شهری در ولایت زابلستان
نام های دیگر مکان جغرافیایی در شاهنامه: گورابد، گورابه
شرح مکان جغرافیایی:
گوراب گورابد گورابه در نوجوانی رستم ذیل «گفتار اندر آمدن سام نریمان از گرگساران به نزدیک رستم در زاولستان آمده است که سام پس از ملاقات با نوه اش
همی بر سر و چشم او داد بوس فروماند برجای پیلان و کوس
به گورابه اندر نهادند روی همه راه شادان و با گفت وگوی
همه کاخ ها تخت زرین نهاد نشستند و خوردند و بودند شاد
با توجه به یک بیت دیگر دربارۀ همین محل در زابلستان صورت صحیح باید گورابد باشد بنداری هم گورابۀ این بیت را کورابذ ترجمه کرده است. بار دیگر در پادشاهی نوذر و شرح درگذشت سام و پرداختن فرزندش زال به دفن پدر آمده است
برفتند بیدار تا هیرمند ابا گرز و با تیغ و بخت بلند
ز بهر پدر زال با سوگ و درد به گورابد اندر همی دخمه کرد
به شهر اندرون گرد مهراب بود که روشن روان بود و بی خواب بود
از این دو مورد چنین برمی آید که گورابد شهرکی مجلل و محل دفن خاندان سام در سیستان بوده .است ضبط های مختلف نسخه های خطی از این نام به صورت های ،گوراب گورابه و ترجمۀ بنداری به صورت کورابذ خالقی همان جا نشان میدهد که همگی دلالت بر یک نام دارند. در داستان بیژن و منیژه نیز آمده است که چون کیخسرو گیو را نزد رستم به سیستان و زاولستان فرستاد گیو
بیابان گرفت و ره هیرمند همی رفت پویان به سان نوند
به گورابد اندر نهادند روی همی شد خلیده دل و راه جوی
چو از دیدگه دیده بانش بدید سوی زاولستان فغان برکشید
که آمد سواری سوی هیرمند سواران به گرد اندرش نیز چند