عنوان: کنون زین سپس هفتخان آورم (رویکردی روان شناختی به هفتخان رستم و اسفندیار )
نویسندگان: محمدرضا نصراصفهانی / طیّبه جعفری
سابقه شغلی یا تحصیلی نویسندگان: استادیار زیان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان / دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان
تاریخ نگارش: تابستان ۱۳۸۸ هجری شمسی
منبع: مجلۀ علمی-پژوهشی پژوهشنامۀ زبان و ادب فارسی، سال سوم، شمارۀ چهارم، زمستان ۱۳۸۸
چکیده مقاله:
در خوانش نخست از هفتخان رستم و هفتخان اسفندیار که دو تجلی از کهن الگوی آیینی باززایی (تولد مجدد) به شمار می روند، چنین به نظر می رسد که این دو بخش از شاهنامه، جز در خان سوم (مبارزه با اژدها) و خان چهارم (مبارزه با جادوگر)، کاملا با یکدیگر متفاوتند؛ اما واکاوی مفاهیم نمادین مربوط به خانهای دو قهرمان اساطیری شاهنامه، گویای مطالب دیگری است. این دو سفر با هفت مرحله نمادین، اگرچه به لحاظ روساختی با یکدیگر متفاوتند؛ اما به لحاظ ژرف ساخت کاملا شبیه یکدیگرند. آنچه نمادشناسی خانهای دو قهرمان به دست می دهد، حضوری رازآلود و سمبلیک از نیروهای اهریمنی خفته در پس لایه های ناخودآگاهی است که در هیات شیر، گرگ، اژدها، جادوگر، دیو و … رستم و اسفندیار را به نبردهای دشوار و جانکاه، اما ناگزیر می کشاند؛ چراکه تنها در صورت رویارویی با این اهریمنان دیوسیرت و نابودی آنهاست که دستیابی به درونی ترین لایه ناخودآگاهی؛ یعنی «خود» برای دو قهرمان ممکن می گردد تا بدین ترتیب در پایان موفقیت آمیز این سفر نمادین، گوشه چهارم روان ناخودآگاه به دستیاری آنیما، به سه گوشه اضافه شده و تمامیت و کمال مورد نظر برای رستم و اسفندیار حاصل شود.
کلمات کلیدی: شاهنامه, فردوسی, هفتخان, باززایی, آنیما, من, سایه, خود
دریافت مقاله: کنون زین سپس هفتخان آورم (رویکردی روان شناختی به هفتخان رستم و اسفندیار )