در تکمیل معانی واژه ها و عبارت های این بخش، از منابع زیر استفاده شده است :
- لغتنامه دهخدا اثر علیاکبر دهخدا
- کتاب معجم شاهنامه اثر محمد بن رضا بن محمد علوی توسی
- کتاب واژهنامه شاهنامه اثر استاد جلال خالقی مطلق
رای زن : مشاور ، رای زننده
نکوهش : سرزنش ، ملامت
پاسبان : نگهبان
کهان : کوچکان ، خردان
مهان : بزرگان
فرخ : مبارک ، میمون ، خجسته
پاسبان : نگهبان
پاسبان : نگهبان
رامش : شادی ، طرب
نیوش : بشنو
کارآگهان : جاسوسان
مهان : بزرگان
کهان : کوچکان
باژ : خراج ، ساو ، گزیت
کوس : طبل
مهتر : بزرگتر
کوس : طبل
کوس : طبل
قلبگه : قلب گاه ، وسط و میانه لشگر
هندی درای : زنگ ، جرس
تبیره : دهل
میل : واحد مسافت ، برابر با ثلث فرسخ
سنان : نیزه ، سر نیزه
انبان : توشه دان
شارستان : شهر ، شهرستان
ارد : بیست و پنجم هر ماه شمسی
خوزیان : خوزستان
برانوش : مهندس سپاه رومی و سازنده پل شوشتر
رای : فکر ، اندیشه ، نقشه ، تدبیر ، تامل
اورنگ : تخت پادشاهی
فر : شان ، شوکت ، رفعت ، شکوه
مهان : بزرگان
سپنج : مهمان ، کنابه از دنیا
پای زهر : پاد زهر