فرامرز نامه – بخش ۸۰ – سؤال کردن برهمن

دگر باره گفت ای جهان سخن

جوانی به سال و به دانش کهن

درختی کجا چارگوهر در اوست

همه مغز او نغز بینی و پوست

یکی ساق فرقش هزاران هزار

سیاه و سفید ونقب شش هزار

یکی شاخ او زرد ودیگر کبود

به من پیرمرد این سخن ها نمود

شنیدم که اصل وی آمد سفید

ولی فرق او نار و جوز است وبید

به هرگونه میوه بدان شاخ بر

چه گوید در این گرد والاگهر

قبلی «
بعدی »