نام مکان جغرافیایی در شاهنامه : آوازه

نام فعلی مکان جغرافیایی :  در بیکند کنار دریاچه قره کول

نام های دیگر مکان جغرافیایی در شاهنامه:

شرح مکان جغرافیایی:

آوازه: نام دژی بوده است از آن پرموده، پسر ساوه شاه ترک، که بهرام چوبینه در زمان پادشاهی هرمزد نوشیروان آن را فتح کرد و گنج ها و ذخایرش را به تصرف در آورد و نزد شاه ایران فرستاد. چون نام «آوازه» را اغلب ناسخان شاهنامه «صفت» پنداشته اند، در آن دخل و تصرف کرده اند، حال آن که این لغت سغدی و به معنی برکه و آبگیر است ( زرشناس، ۱۳۸۲، ص ۱۷۹-۱۸۳).

خالقی نام این دو را در سه بیت به صورت صحیح ثبت کرده است:

 دزی داشت  پرموده  آوازه  نام        کزان  دزدی  ایمن و شادکام

کهن کار چون بر دلش تازه شد        از آن جایگه سوی آوازه شد

همه  گنج ها  اندر  آوازه  بود        کجا نام او در جهان تازه بود

اما در یک بیت دیگر نام «آوازه» را در متن به صورت «آورده و در حاشیه به شکل «آوازه» ضبط کرده است (همان، ص ۵۷۵ء به ۱۳۲۰):

از آورده صد گنج شد ساخته     دل شاه از آن کار پرداخته

در چاپ مسکو نام این در اولین بار«افراز» و در سه مورد دیگر به صورت های مغشوش «خوار و آواره»، «اندر آورده» و«از آورده» آمده است. جیحونی هم اولین بار نام دز را آواز(ج ۴، ص ۱۹۳۸، پ ۱۰۲۶) و در سه مورد بعدی عمدتا به تبعیت از چاپ مسکو به صورت های «خوار و آواره»، «گران مایه» و«آورده» ضبط کرده است.

در بدو امر دقیقا معلوم نیست که دز آوازه کجا بوده است، اما مسلما در آن سوی رود جیحون (ورارود، ماوراء النهر) یا توران زمین قرار داشته، چون پرموده پس از شنیدن خبر کشته شدن پدرش، ساوه شاه، به دست بهرام چوبینه، از خرگاه پدرش به نزدیکی جیحون لشکر می کشد و گنج هایش را در دز آوازه می نهد و بعد از جیحون عبور می کند و در دو منزلی بلخ آماده جنگ با بهرام می شود. در نتیجه، آوازه باید جایی در نزدیکی های ساحل راست جیحون بوده باشد.

مؤلف حدود العالم (در نیمه دوم سده چهارم) تالاب و دریاچه راکد انتهای رود زرافشان را که پس از آبیاری سمرقند و بخارا در اطراف بیکند فرومی خسبد آوازه خوانده و نوشته است: «و دیگر رود بخاراستا،،، و برحدود سروشنه و سمرقند و سغد بگذرد و اندر میان بخارا بگذرد و بعضی از او به کشت و برز آنجا را به کار شود و بعضی به آوازۀ بیکند افتد». در معرفی آوازۀ بیکند هم می نویسد: «و اما آب هایی که آن را بطیحه خواننده آن بسیار است، ولکن آنچه مشهور است نُه بطیحه است… یکی بطیحه کوفه است… و هفتم بطیحه بخارا، او را آوازۂ بیکند خوانند، اندر بیابان است» (همان، ص ۱۷).

در شاهنامه تصحیح ژول مول نیز نام این در آوازه ضبط شده و مارکوارت هم نوشته است که دژآوازه در شمال جیحون بوده و همان آوازۀ بیکند مندرج در حدود العالم است». ثعالبی مرغنی هم در غرر السیر(متن عربی، ص ۱۶۴۸ متن فارسی، ص ۳۷۰) یادآور شده که پرموده پس از کشته شدن پدرش خود را به دژبیکند افکند. در نتیجه، با اطمینان می توان گفت که در آوازه میان یا کنار دریاچه و بطیحه (آوازه )مجاور بیکندکه امروزه همان قره کول(دریاچۀ سیاه) نامیده می شود که رود زرافشان سمرقند در نزدیکی آن ناپدید می شود، قرار داشته است، خصوصا این اطمینان بدین سبب بیشتر می شود که بیکند زمانی یکی از پایگاه های ارجاسب بوده، چنان که در داستان پرموده هم اشاره ای به گنج های ارجاسپ در دز آوازه شده است.

قبلی «
بعدی »