ازان دشت بهرام یل بنگرید یکی کاخ پرمایه آمد پدید بران کاخ بنهاد بهرام روی همان گور پیش اندرون راه جوی همیراند تا پیش آن کاخ اسب پس پشت او بود ایزد گشسب عنان تگاور بدو داد وگفت که با تو همیشه خرد باد جفت پیاده ز دهلیز کاخ اندرون همیرفت بهرام بیرهنمون زمانی بدر […]