نام مکان جغرافیایی در شاهنامه : اندُلوس
نام فعلی مکان جغرافیایی : شهری باستانی در کنار قاهره به نام فسطاط
نام های دیگر مکان جغرافیایی در شاهنامه:
شرح مکان جغرافیایی:
از اندلس تنها در پادشاهی اسکندر چنین یاد شده است چون اسکندر به مصر رفت زنی به نام قیدافه شهریار اندلس بود او تصویرگری را نزد اسکندر فرستاد تا تصویر وی را بکشد و برای قیدافه ببرد
زنی بود در آندلس شهریار خردمند و با لشکری بی شمار
جهانجوی بخشنده قیدافه نام ز روز بهی یافته نام و کام
ز لشکر سواری مصور بجست که مانند صورت نگارد درست….
نگارنده بشنید از او برنشست به فرمان مهتر میان را بیست
به مصر آمد از اندلس چون نوند بر قیصر اسکندر ارجمند
اما وقتی اسکندر نزد قیدافه به اندلس می رود به دین مسیحا» و «صلیب» و «زنار» و «روح» «القدس» سوگند میخورد که همین نشان میدهد اصل داستان باید ریشه در افسانه های دین مسیح و اساطیر اروپا داشته باشد. چون اسکندر قبل از میلاد مسیح می زیسته است ۳۲۳ (پ.م) و این سوگندها مسلماً در آن زمان نمی تواند متعارف باشد آندلس هم برخلاف تصور ابتدایی نباید کشور اسپانیا یا جنوب آن بوده باشد که بعداً مسلمین آن را فتح کردند و چندین قرن در تصرف خود داشتند ، زیرا کشور ،اسپانیا که در شمال غرب یونان و مقدونیه واقع است، هنگام حمله اسکندر به شرق پشت سر وی قرار داشته است این اندلس باید جایی در نزدیکی مصر بوده باشد یاقوت بجز اندلس مشهور از اندلس دیگری هم نام برده که در فسطاط مصر (محل قاهره بعدی واقع بوده است بنابراین، غرض از اندلس داستان اسکندر مهمترین شهر دیار مصر فسطاط بوده است که در قرن چهارم هجری خلفای فاطمی شهر قاهره را در کنار آن بنا کردند بنا بر توضیح آقای دکتر خالقی داستان قیدافه و اسکندر مشهور است و قیافه نه اسم کوچک بلکه عنوان شاهان حبشه بوده است به هر روی منظور از اندلس در اینجا جنوب اسپانیا نیست.