عنوان : شاهنامه اسدی طوسی
نام صاحب اثر: ابومنصور علی بن احمد اسدی طوسی
تاریخ نگارش: ۴۵۸ هجری قمری
محل نگارش: شهر طوس
توضیحات اثر و صاحب اثر:
شاهنامه اسدی طوسی : این شاهنامه بنام گرشاسپ نامه میباشد و در قرن پنجم ه . ق (۴۵۸ هجری قمری ) سروده شده است. اسدی طوسی این شاهنامه را به ابودلف فرمانروای نخجوان پیشکش کرده است. اسدی طوسی در سال ۴۶۵ ه.ق در تبریز درگذشت و محل دفن او نیز مقبره الشعرای تبریز می باشد.
اسدی شاهنامه خود را به وزن شاهنامه فردوسی سروده و از پادشاهی و دلاوریهای گرشاسپ سخن رانده و کتاب او از حیث ارزش ادبی و هنری همپایه شاهنامه دقیقی و در پایگاه فرودین شاهنامه فردوسی قرار دارد. البته هستند کسانی که در گذشته و حتی امروز اثر اسدی طوسی را اگر نه بالاتر از شاهنامه فردوسی بلکه در حد آن دانسته اند. « تواند بود که اسدی فی حد ذاته در مراتب شاعری بلیغ تر از فردوسی باشد ولی رویت و انسجام بیان فردوسی در طی حکایات بهتر نماید » – مجالس المؤمنین ، مجمع الفصحا-
اسدی پهلوان داستان خود را از پهلوان شاهنامه فردوسی برتر دانسته و گفته است :
گراز جنگ (( گرشاسپ )) یاد آید همه جنگ (( رستم )) بیاد آیدت
گرشاسپ نامه، به دلاوریهای گرشاسپ، پهلوان سیستانی (نیای بزرگ رستم) میپردازد که نامش با پهلوان ایران باستان گرشاسب پسر تریتا از تبار سام یکی است، گرچه جدا از یکسان بودن این نام و اینکه اسدی وی را اژدهاکش شناساندهاست همانندی دیگری میان اثر اسدی و دیگر نوشتههای اوستایی و پهلوی پیدا نمیشود
این منظومه میان ۷۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ بیت دارد و در بحر متقارب (همچو شاهنامه) سروده شده است
جوهره محتوای گرشاسپنامه، ارزش سخن، پند و اندرز، و اهمیت دینداری است. خود اسدی سرچشمۀ داستان را از کتابی یادگار مهان در کردار گرشاسپ میداند که مکمل روایت فردوسی است. ازینجا روشن است که این منظومه از منبعی مکتوب برگرفته شدهاست با آنکه از کلیشههای راوی دهقان و موبد نیز مکرراً بهره گرفته شدهاست.
تاریخ سیستان نقل قولی دارد از گرشاسپ نامۀ سروده ابوالموید که دربارۀ ساخت آتشکده کرکوی است و اینکه گرشاسپ درآن به نیایش میپرداختهاست و بعدها کیخسرو و رستم آن آتشکده را بازسازی کرده و نوشتهای در ستایش گرشاسپ برآن آتشکده حک کردند. گرچه نشانی از این حکایت در گرشاسپ نامه اسدی نیست اما در روایت تاریخچۀ زندگی گرشاسپ و تبار او با آن تطابق دارد. شاید نوشتۀ ابوالموید منبع اسدی و تاریخ سیستان باشد ولی این امر بهطور قطعی مبرهن نیست. ازسوی دیگر طبری و بندهشن گرشاسپ را از نوادگان توز پسر بدکار فریدون (فارسی امروزی تور) میدانند ولی اسدی و تاریخ سیستان گرشاسپ را از تبار تور پسر جمشید بر میشمرند. با این اوصاف بسیاری از نامها اجداد گرشاسپ تا به نیای او تور در میان آنها مشترک است.
نمونه ای از اشعار او در اینجا آورده شده است. پند دادن گرشاسب نریمان را :
بدو گفت پیش از شدن هوش دار نگر تا چه گویم به دل گوش دار
جوان را اگر چند سخن سودمند زپیران نکوتر پذیرند پند
تو لشگر نبردی دگر زی نبرد ندیدی ز گیتی بسی گرم و سرد
نهاد سپه بردن و تاختن بیاموز با صفّ کین تاختن