واژه نامه شاهنامه – کلمه ها و عبارات بخش پادشاهی بهرام اورمزد

در تکمیل معانی واژه ها و عبارت های این بخش، از منابع زیر استفاده شده است :

تارک : فرق سر ، کله سر
سگالیدن : دشمنی کردن ، خصومت کردن
مهتر : بزرگتر
کندآور : مبازر ، پهلوان
دهقان : مهتر کشاورزان
بد کنش : بد رفتار ، بد کردار ، بد عمل
خنک : خوشا ، خوشا به حال ، نیک و خرم باد
نیک پی : خوش قدم ، با سعادت ، مسعود
بدره : کیسه ای کوچک که طول آن از عرض بیشتر است که پر پول می کنند
دهش : بخشیدن
دخمه : سردابه ای که جسد مردگان را در آنجا نهند
فرتوت : پیر ، سالخورده

قبلی «
بعدی »