نام مکان جغرافیایی در شاهنامه :  قجقارباشی

نام فعلی مکان جغرافیایی :  کوچکورکا در قرقیزستان

نام های دیگر مکان جغرافیایی در شاهنامه:  قجقار، قچقارباشی

شرح مکان جغرافیایی:

قجقار قجقارباشی نام شهر یا خرده ولایتی اساطیری – تاریخی در اعماق ترکستان که نام آن در شاهنامه نخستین بار در زمان افراسیاب آمده است. در داستان سیاوش می خوانیم. وی هنگام رفتن به ترکستان نزد افراسیاب، پس از عبور از جیحون و ترمذ و ،چاچ در شهر قجقار باشی با استقبال پیران ویسه روبه رو شد و مدتی آنجا اسکان کرد.

سیاوخش لشکر به جیحون کشید          از آب دو دیده رخش ناپدید

    چو آمد به ترمذ درون بام و کوی              به سان بهاران بد از رنگ و بوی

        چنین هم همه شهرها تا به چاچ              تو گفتی عروسی است با طوق و تاج

  به هر منزلی ساخته خوردنی                  خورش ها و گسترده گستردنی

 چنین تا به قجقار باشی براند                 فرود آمد آنجا و چندی بماند

پس از آن پیران و سیاوش به بهشت کنگ رفتند و افراسیاب از آنها استقبال کرد.

بنابراین قجقار باشی بین ولایت چاچ و بهشت کنگ، مقر افراسیاب قرار داشته است. پس از کشته شدن سیاوش و رفتن رستم به کین خواهی او به توران هم آمده است:

سوی مرز قجقار باشی براند                 سران را ز لشکر سراسر بخواند

 

پس از آن که کیخسرو توران را فتح کرد و تا بهشت کنگ پیش رفت و قصد کرد به ایران بازگردد از قجقار تا دریای چین را به گستهم سپرد

چو بودن به کنگ اندرون شد دراز             به  دیدار  کاووسش  آمد نیاز

به گستهم نوذر سپرد آن زمین             ز قجقار تا پیش دریای چین

 

از آن پس دیگر خبری از قجقار باشی نیست تا به دوره تاریخی شاهنامه و زمان پادشاهی انوشیروان میرسیم که میان خاقان چین و هپتالیان اختلاف می افتد و خاقان به قجقار باشی میآید و به سوی سعد می راند

سپه را ز قجقار باشی براند                  به چین و ختن نامداری نماند

 

پس از آن که نوشیروان خاقان را تهدید کرد و بعد کارشان به صلح کشید، خاقان سعد را به سوی چین ترک کرد و تاج و تخت خود را به قجقار باشی بازفرستاد:

 بپردخت سغد و سمرقند و چاچ           به قجقارباشی فرستاد تاج

مشخصات مذکور محل قجقار باشی یا قجقار را میان توران و چین در قلب ترکستان نشان میدهد. بالاخره آخرین یاد کرد از قجقار باشی در اواخر پادشاهی یزدگرد سوم صورت گرفته که گوید پس از قتل یزدگرد با توطئه کنارنگ مرو، ماهوی سوری، بیژن طرخانی از قجقار باشی به سوی بخارا و کنار جیحون حمله کرد و ماهوی را کشت:

چو بشنید بیژن سپه گرد کرد              ز ترکان سواران روز نبرد

       ز قجقار باشی بیامد دمان                   نجست ایچ گونه به ره بر زمان

          چو نزدیک شهر بخارا رسید                 همه دشت نخشب سپه گسترید

این شهر به ظاهر اساطیری و افسانه ای تا قرون آغازین اسلامی نیز با همین نام وجود عینی و واقعی داشته و از مراکز حکومتی ترکان قراخانی، مشهور به آل افراسیاب بوده است. میدانیم ترکان قراخانی که ظاهراً از خلخ ها بوده اند اولین بار در ماه ربیع الاول سال ۳۸۲ هجری با رهبری و زعامت یکی از خانان خود به نام بغراخان (بغرا شتر) به قلمرو سامانیان در ماوراء النهر هجوم آوردند. آنان در این یورش از ترکستان شرقی یا همان ترکستان چین تا بخارا پیش آمدند و امیر وقت سامانی، نوح بن منصور، مشهور به امیررضی (۳۶۵-۳۸۷) (ق) را مجبور به ترک مرکز حکومتش بخارا و فرار به غرب رود جیحون (شهر) آموی چهارجوی کردند

اما خان در همان سال بیمار شد و به ناچار بخارا را ترک کرد بیهقی درباره بازگشت وی نوشته است: «بغراخان، پدر قدرخان… نالان شد به علت بواسیر و چون عزم درست کرد که به کاشغر .باز رود… بازگشت سوی سمرقند و نالانی بروی آنجا سخت تر شد و فرمان یافت… و امیررضی به بخارا آمد روز چهارشنبه نیمۀ جمادی الاخر سال ۳۸۲ ق.

اما گردیزی نوشته «خان یک چند بیمار شد به علت بواسیر و بازگشت و به قچقار باشی برسید و بمرد گردیزی مصحح و شارح گردیزی عبدالحی حبیبی یادآور شده که بارتلد هم آنجا را قچقار باشی خوانده است. گردیزی همچنین گوید قچقار همان است که در شاهنامه فردوسی هم ذکر شده اکنون این نام در بین مردم به قاشقار معروف است.

از خبر فوق برمی آید که در سده چهارم هجری شهر یا دژ و قلعه ای به نام قجقار یا قجقار باشی در ترکستان وجود داشته است به سبب اهمیت این شهر ابوریحان بیرونی در همان سده پنجم قجقار باشی را در کتاب قانون مسعودی معرفی کرده و علی مظاهری کوشیده است محل و نام فعلی قجقار باشی را معلوم کند  اما توفیق چندانی نیافته است. اکنون شهری استراتژیک و کوهستانی در صد کیلومتری جنوب شرق ،بیشکک پایتخت قرقیزستان به نام کوچکورکا یا کاچکارکا وجود دارد که بازماندۀ نام و جای قچقار یا قچقار باشی قدیمی در غرب منطقه هفت آب و دریاچه بزرگ و نامی ایسی کول است.

این شهر و گذرگاه مهم ترکستان در محل تلاقی دو رودخانه و در دشتی نسبتاً بزرگ واقع است و محلی مناسب برای اطراق و قشلاق زمستانی اقوام ترک پراکنده در آن حدود بوده و هم از این روست که نام و جای آن تاکنون باقی مانده است.

ظاهراً در زمان مغولان در سده هفتم و دوره حکومت جفتای پسر چنگیزخان و اعقاب او در ماوراء النهر و ترکستان قچقار باشی به قچقار و قوچقار تغییر نام یافته و اهمیت پیشین خود را از دست داده است. در دوره تیموریان در سده نهم نیز وضع به همین منوال بوده اما هنگام ورود ازبک،ها اعقاب و اولوس جوجی پسر دیگر چنگیز، به قلمرو اعقاب جغتای در اوایل قرن دهم هجری این محل قوچقار خوانده می شده و محلی مناسب برای تجمع ترکان و مغولان اعقاب جفتا و تیمور بوده است.

بدین سبب مؤلف تاریخ رشیدی ،دوغلات خان زاده تیموری در زمان ظهور ازبکان مکرراً از قوچقار نام برده است دنیس راس اولین مصحح تاریخ رشیدی درباره این محل نوشته «قوچکار یا قوشکار» یکی از سرچشمه های چوبه جانب جنوب غربی ایسیغ گول است

محمد دوغلات دربارۀ این شهر هم مربوط به زمان خود وی یعنی اوایل قرن دهم هجری است که نوشته فلان خان چون زمستان شد در قوچقار قشقلاق انداخت. در سومین خبر هم نوشته «خان… به مغولستان قلمرو جغتائیان برآمد در قوچقار رشید سلطان ملحق شد خود در قوچقار ماند رشید سلطان را با امرای وی و محمد قرغیز (قرقیز) فرستاد تا در اقاصی مغولستان گشتند… خان برگشته به کاشغر آمد… زمستان خان و رشید سلطان در قوچقار قیشلاق کردند و باز مصحح یادآور شده است که «قوچقار قوشقور یا رودخانه گوچگر، یکی از شاخه های بزرگ سرچشمه چو است. درۀ آن به سوی جنوب غربی ایسی کول کشیده شده و ظاهراً برای برپایی اردوگاه مناسب و از نظر مرتع مطلوب مغولان است. دریاچه بزرگ ایسی کول یا ایسی گول برکه دارای آب گرم در کشور قرقیزستان کاملاً مشهود است رود چو هم که حدود ۲۰۰ کیلومتر آغاز آن مرز دو کشور قرقیزستان با قزاقستان را تشکیل میدهد سرچشمه اش در کوههای غرب ایسی کول است و ویرانه های شهر نامی بلاساغون در محل شهر کنونی توقماق در ساحل چپ همین رود و شمال قچقار باشی قدیم و کوچکورکای کنونی برجای مانده است.

در سحرگاه روز ۱۱ اسفند ۱۳۸۸ (۲) مارس ۲۰۱۰ میلادی زلزله ای با قدرت ۶ ریشتر با مرکزیت شهر کوچکورکا در قرقیزستان روی داد و باعث شد که همگان با موقعیت جغرافیایی این مکان آشنا شوند و بدانند که در فاصلۀ ۱۰۰ کیلومتری جنوب شرق بیشکک واقع شده است.

بنا بر آنچه از زمان افراسیاب اساطیری تاکنون دربارۀ شهر قچقار باشی یا کوچکور کا گفته اند محل این شهر ظاهراً اساطیری کاملاً مشخص است و محل بهشت کنگ افسانه ای افراسیاب را گویا باید در جنوب همین شهر (به سوی کاشغر و ختن) تصور کرد.

 

قبلی «
بعدی »