پس از مرگ داراب پسر او دارا بر تخت مینشیند. او شاهی است که زبان تند و تیزی دارد خطابهای کرده بزرگان را با تهدید به فرمانبرداری از خود میخواند. از آن طرف فیلقوس شاه روم میمیرد و بر جای او اسکندر به پادشاهی مینشیند و ارسطالیس( ارسطو) را مشاور و راهنمای خود قرار میدهد. در همان زمان فرستادهای از ایران رسیده و باج و خراج مقررشده را از اسکندر طلب میکند. اسکندر به او میگوید به ایران برگرد و بگو که مرغ تخم طلا مرده و دیگر از باج و خراج خبری نیست. با رفتن فرستاده، اسکندر سپاهیان خود را فرا میخواند.
در گام نخست به مصر رفته و پس از هشت روز نبرد مصر را تصرف میکند و با گنج و ثروت فراوان سری سوی ایران مینهد. در کنار رود فرات دو سپاه رودرروی هم قرار میگیرند. اسکندر در هیبت فرستادهای ساده به نزد اردوگاه ایرانیان میرود و سپاهایران را ارزیابی میکند. نبرد اول شروع میشود هفت روز دو سپاه با هم میجنگند روز هشتم طوفان خاکی به طرف سپاهایران بر میخیزد و ایرانیان مغلوب میگردند.
دارا مجددا سپاهی بزرگ تدارک دیده دو سپاه با هم به نبرد بر میخیزند این بار پس از سه روز جنگ سپاه ایران بعد از دادن کشته فراوان، شکست میخورد. دارا به شهر استخر بر میگردد و برای بزرگان و فرماندهان منطقههای تحت فرماندهی خود نامهای نوشته و برای بار سوم سپاهی بزرگ جمع میکند.
اسکندر به محض با خبر شدن با سپاهی گران به مقابله با او بر میخیزد برای بار سوم نیز دارا شکست خورده به کرمان میگریزد و اسکندر به استخر وارد میشود. در کرمان دارا با مشورت بزرگان خود نامهای برای اسکندر نوشته و از او میخواهد ضمن امان دادن به فرزند و همسر او از ایران خارج شود، در مقابل دارا تعهد به وفاداری به اسکندر میکند اسکندر در پاسخ به او میگوید حاضر به ترک ایران نیست. اما او میتواند زیر نظر او شاه ایران باشد. دارا را پاسخ خوش نیامده از شاه هندوستان تقاضای کمک میکند.
اسکندر مطلع شده سپاهی برای مقابله میفرستد. سپاه ایران اینبار بدون مقاومت تسلیم شده دارا میگریزد. در راه مشاور و خزانهدار دارا به طمع گرفتن جاه و مقام از اسکندر، دارا را کشته و خبر به اسکندر میبرند. اسکندر به سرعت بر سر دارا حاضر میشود. دارا از او میخواهد با دختر او روشنک ازدواج کند و اسکندر را نصیحت فراوان میکند و میمیرد.
اسکندر برای او مراسم باشکوهی گرفته و در مقابل محل دفن او مشاور و خزانهدار او را بردار میکند، تا رسم شاهکشی را براندازد. سپس به استخر میرود. نامهای نیز به تمامی بزرگان نوشته و آنها را به همکاری و یاری به خود میخواند و وعده میدهد که رسم و قرار دارا برجاست و او چیزی را تغییر نخواهد داد.
این بخش ابتدا توسط جناب آقای علی دهگانپور نگارش شد، سپس توسط سرکار خانم دکتر نگار پزشک مورد ویرایش و بازبینی قرار گرفت و در نهایت با بهرهگیری از هوش مصنوعی تغییراتی در آن اعمال گردید.
اشعار این بخش :
- پادشاهی دارای – بخش ۱
- پادشاهی دارای – بخش ۲
- پادشاهی دارای – بخش ۳
- پادشاهی دارای – بخش ۴
- پادشاهی دارای – بخش ۵
- پادشاهی دارای – بخش ۶
- پادشاهی دارای – بخش ۷
- پادشاهی دارای – بخش ۸
- پادشاهی دارای – بخش ۹
- پادشاهی دارای – بخش ۱۰
دانلود متن شاهنامه بخش پادشاهی دارای :
دانلود
دانلود تمامی فایل های صوتی این بخش در قالب یک فایل فشرده :
دانلود
شاهنامه صوتی این بخش :