چنین گفت کآیین تخت و کلاه – کیومرث آورد و او بود شاه
نام : کیومرث
نام های دیگر کیومرث : گَیومَرَتن، گیه مرتَ، گیومرث،گیومرت، گیومرد، گیوک مرت،کهومرث، جیومرت
معنای نام کیومرث : کیومرث یا گیومرث در فارسی، گیومرت یا گیومرد درپهلوی، گَیومَرَتَن در اوستایی نام نخستین نمونهٔ انسان در جهانشناسی اساطیری مزدیسنا نخستین شاه در شاهنامه است. گیومرث در زبان اوستایی از دو جز گَیو (به معنی زندگانی) و مَرَتَن (به معنی میرنده یا فناپذیر) تشکیل یافتهاست.
دوره شاهنامه ای پیشین : اسطوره ای
دوره شاهنامه ای جدید : پیشدادیان
لقب های کیومرث : اول پادشاه، اول انسان
ملیت : ایرانی
وابستگان :
فرزندکیومرث : سیامک
نوه کیومرث : هوشنگ
توضیحات شخصیت :
کیومرث یا گَیومرت نخستین پادشاه کشور یا ملّت ایران در شاهنامه است که سیسال حکمرانی نمود. حکیم طوس چنین بیان میکند که او در کمال و بزرگی دیهیم بر سر گذاشت ولی از دوران او آگاهی در دست نیست. زمان کیومرث مانند زمانی نیست که پسر از پدر یاد نماید یا احوالات و خاطرات پدر را بتواند مو بمو بازگو نماید، آنچه بود کیومرث (گَیومرت) انسانی بود برتر از دیگران در اخلاق و مردمانگی.
در شاهنامه فردوسی دربارهٔ کیومرث اینگونه آمده که او نخستین کسی بود آیین تاج و تخت را آورد. پادشاهی گیومرت (کیومرث) از روز نوروز که جهان پر از فرّ و آیین و آب است آغاز میگردد. دشت و دمن پر از سبزه و گیاه، آفتاب گرمابخش و درخشان، چنین روزی است که کیومرث تاج شاهی بسر برنهاد
آنچنان که برمیآید جایگاه نخستشان در دل کوه بوده شاید بتوان گفت از کوهستان نشینان بوده است. جامه و تنپوشهای گیومرت و گروهاش نیز جامههای بافته شده نبود پس هنوز به هنر پارچه بافی آشنایی نداشتند از پوست جانوران رام یا ددان مانند پلنگ پوششی برای خویش فراهم مینمودند. اینک از فرهنگ دوره مزبور در ایران اشیاء و آثاری توسط باستانشناسان کشف گردیده است
بدین منوال کیومرث در شاهنامه نخستین پادشاه دانسته شدهاست که سیسال کدخدایی جهان را بر عهده داشت. در شاهنامه نیز مانند متون پهلوی به کوهنشینی کیومرث اشاره شدهاست. به علاوه او کسیاست که پلنگینه بر تن میکند و کشاورزی هم در زمان او آغاز میشود. کیومرث فرزندی دارد سیامک نام، که به دست فرزند اهریمن یعنی دیو سیاه (در زمان حیات کیومرث) کشته میشود. کیومرث از این ماجرا غمگین میشود و هوشنگ پسر سیامک را با لشکری به جنگ دیو میفرستد و پس از گرفتن انتقام سیامک، روزگار کیومرث نیز بسر میرسد.
لیست اشعار :