پادشاهی هوشنگ هم سررسید و پسرش طهمورث بهجای پدر نشست. وی پادشاهی سخاوتمند عادل بود و در حدود چهل سال پادشاهی کرد. در زمان او آبادانیهای زیادی به وجود آمد. آهن شناخته شد و آهنگری بهعنوان پیشهای به وجود آمد. کشت و زرع به وجود آمد و تا پیش از آن مردم جز میوه چیزی نمیخوردند و لباسشان برگ درختان بود.
همچنین در زمان هوشنگ آتش شناخته شد بدین ترتیب که : یک روز شاه بهسوی کوه درحرکت بود از دور چیزی دید سیاه و تیره مانند مار که بهطرف او میآمد سنگی برداشت و بهسوی او پرتاب کرد و سنگ به سنگ دیگری خورد و آتش پدیدار گشت.هوشنگ از کشف آتش خوشحال شد و معتقد بود که این فروغ ایزدی است و اهل خرد باید آن را بپرستند.
او جشن گرفت و این جشن سرآغاز جشن سده بود. همچنین در زمان هوشنگ از پوست بعضی حیوانات لباس درست کردند و گوشتشان به مصرف خوراک و تغذیه میرسید.
متن این بخش از کتاب ” داستان های شاهنامه فردوسی ” می باشد ، نویسنده این کتاب سرکار خانم فریناز جلالی هستند. همچنین راوی این بخش سرکار خانم فریما قباد هستند .