کوش نامه – بخش سیصد و سی و هفتم – جنگ تن به تن منوچهر و کوش و پیروزی منوچهر

چو روز مصاف آمد و گاه جنگ

به او بازخورد آن دلاور نهنگ

بدانست کآن کوش گردنکش است

که در حمله مانندهٔ آتش است

منوچهر را نیز بشناخت کوش

که زرّینه بودش همه ساز و کوش

برآویختند آن دو جنگی بهم

چو شیر ژیان و چو پیل دژم

گهی نیزه و گاه خنجر زدند

یکی بر سر و گاه بر بر زدند

ز شاهان رنجور بگسست دَم

وز اسبان جنگی بپالود نم

کشیدند از آن پس سوی گرز دست

ز زخم گران هر دو گشتند مست

برآورد گرز گران کوش گو

بزد بر سر و مغفر شاه نو

سلیحش گران بود و رنجور شد

چو کوش از برش اندکی دور شد

بغرّید چون تندر اندر بهار

بزد بر سرش گرزه ی گاوسار

از اسب اندر افتاد کوش سترگ

بجست از برش همچو پوینده گرگ

…………………………………..

…………………………………..

قبلی «
بعدی »