عنوان: واژه گزینی فردوسی و نقش آن در انتظارآفرینی و گوش سپاری به شاهنامه خوانی
نویسنده: فریده وجدانی
سابقه شغلی یا تحصیلی نویسنده: استادیار دانشگاه زنجان
تاریخ نگارش: پائیز ۱۳۹۲ هجری شمسی
منبع: دوفصلنامۀ زبان و ادبیات فارسی، سال بیست و دوم، شماره هفتادو هفت، پائیز و زمستان ۱۳۹۳
چکیده مقاله:
بازگوکردن یا خواندنِ داستان، قصه، روایت و غیره در مجالس سابقه ای بس کهن در تاریخ فرهنگی ایران زمین دارد. قِسمی از این سنت در روزگار فردوسی نیز رواج داشته و به صورت شاهنامه خوانی ظهور می یافته است. حکیم توس با علم به این موضوع و امیدی که به خوانش نامورنامه خویش داشته است، در به کارگیری برخی واژگان که بر مفهوم “”صدا”” دلالت دارند بسیار هنرمندانه رفتار کرده و از این طریق اسباب فزونی اشتیاق شنوندگانِ شاهنامه را فراهم آورده است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی نشان می دهد که فردوسی برای القای مفهوم “”صدا”” واژگانی را برگزیده است که یا دامنه معنایی بسیار فراخی داشته اند، یا خود درصدد گسترده سازی دامنه معنایی آنها برآمده است و بدین ترتیب هنگام به کارگیری این واژگان، ضمن آنکه تمام حواس شنونده را به یافتن منبع تولید “”صدا”” یا همان مصداق معطوف کرده است، تعلیق و انتظاری خُرد و کوتاه پدید آورده است که وقتی قرینِ آشنایی زدایی می شود، بر زیبایی و جذابیت سروده او می افزاید. نویسنده با اذعان به اینکه شیوه واژه گزینی فردوسی که در این مقاله محل بحث قرار گرفته است یگانه شیوه ای نیست که به انتظارآفرینی و گوش سپاری به شاهنامه خوانی می انجامد و سراینده نامورنامه ایرانیان برای انتظارآفرینی در این مجموعه عظیم شگردها دارد، بر آن است تا به بازنمایی جزئی از توانایی و خلاقیت فردوسی بپردازد که طی قرن های متمادی در گیرایی کلام شاهنامه خوانان نیز تأثیرگذار بوده است، ولی تاکنون هدف توجه و بررسی قرار نگرفته است.
کلمات کلیدی: فردوسی, شاهنامه, واژه گزینی فردوسی, شاهنامه خوانی, انتظار آفرینی
دریافت مقاله: واژه گزینی فردوسی و نقش آن در انتظارآفرینی و گوش سپاری به شاهنامه خوانی