عنوان: فردوسی، ابومنصور و آرمانهای ملوکالطوایفیِ پارتی
نویسنده: دکتر حمیدرضا اردستانی رستمی
سابقه شغلی یا تحصیلی نویسنده: استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول
تاریخ نگارش: پائیز ۱۳۹۲ هجری شمسی
منبع: متن پژوهی ادبی سال یازدهم،بهار ۱۳۹۳ شماره ۴۳
چکیده مقاله:
فردوسی در دیباچه شاهنامه، صادقانه و صمیمانه، أبو منصور محمدبن عبدالرزاق حاکم طوس را که پیش از او زیسته، ستوده است. نگارنده بر آن است که دو عامل فرهنگی و سیاسی، سبب ستایش ابو منصور از سوی فردوسی شده است. در بُعد فرهنگی، أبو منصور گردآورنده شاهنامه منثور بوده که در پایداری شاهنامه فردوسی، عاملی بنیادین است. از سوی دیگر فردوسی ابومنصور را پهلوان، دهقان نژاد و سپهبد گفته که با توجه به این صفات، می توان او را از نژاد اشکانیان دانست؛ چنان که در مقدمۀ شاهنامه ابومنصوری نیز نژاد او به پسر گودرز کشواد که از پارت ها بوده اند و با خاندان درستم در پیوند، نسبت داده شده است. در شاهنامه، زال از سوی بهمن اسفند یار «دهقان» خوانده می شود که این نکته باز گویندۀ پیوند فردوسی دهقان با ابو منصور و خاندان زال است که همگی آرمان های ملوک الطوایفی (- kadag– xwadayih ) داشته اند؛ به این معنی که به عدم تمرکز قدرت و تسامح و تساهل در دین معتقد بودند؛ بنابراین، از آنجا که ابو منصور در پی زنده گردانیدن این رسوم ملوک الطواپنی پدرانش بوده، از سوی فردوسی دهقان نژاد که همچون ابو منصور با شیوۀ متمرکزانه در قدرت حکومت های – غزنویان و خلیفگان عباسی – عصر خویش و سختگیری های مذهبی آنان در ستیز بوده، ستایش شده است؛ از این روی می توان بر آن بود که دو عامل فرهنگی و سیاسی، این ستایش ها را رقم زده است.
کلمات کلیدی: فردوسی, شاهنامه, پارتها, ملوک الطوایف, تساهل دینی
دریافت مقاله: فردوسی، ابومنصور و آرمانهای ملوکالطوایفیِ پارتی