ضرب المثل های شاهنامه – بخش نود و هشتم – آهوی ناگرفته را بخشیدن

ضرب المثل ( دستانزد ) : آهوی ناگرفته را بخشیدن

توضیحات ضرب المثل :

وقتی از شاهنامه صحبت در میان می آید آنچه مورد بحث و داوری فرهنگ شناسان و فرهنگ دوستان و مردم عادی قرار میگیرد فقط محتوای یک کتاب و یا روش شعری یک شاعر نیست . بلکه یک فرهنگ غنی ، پیشینه یک ملت ، جریان زندگی ، ادبیات پارسی و یک دنیاست ،دنیایی سرشار از معنا و راز . در این دنیای زنده و قابل حس و لمس ، همه موضوعات و مسائل زندگی جریان دارد .
دنیای شاهنامه که مخلوق فردوسی است دنیایی متحرک ، زنده ، و چنان واقعی که انسان هر چند نمی تواند آن را با آن عظمت بی مانند که مظهر طبع بلند و تخیل نامحدود یک شاعر واقعی است باور کند اما می کوشد تا آن را مثل یک واقعیت ، مقاومت ناپذیر بخوبی دریابد . بسیاری از ابیات شاهنامه در طول زمان بعد از فردوسی به صورت پند و دستانزد بکار رفته است و یا بعضی از ابیات خود برگفته از دستانزدهای رایج در دوره فردوسی بوده است . سرتاسر شاهنامه مشحون از حکمت ، پند و عبرت گرفتن از روزگار است که از زبان اسطوره ها و پهلوانان بیان می شود یا خود حکیم فردوسی این پیام ها را به خواننده میدهد
امروز نیز چون دیگر آدینه ها به سراغ یکی از دستانزدهای شاهنامه می رویم.

نبرد پهلوان بی مانند شاهنامه ،رستم ،را در داستان خاقان چین و کاموس کشانی و کشته شدن کاموس و هراس خاقان و پیغام آشتی او برای رستم را فرایادآریم .خاقان از رستم آشتی می جوید و رستم دردمند از کشته شدن سیاوش و خشمگین از تازش چین و توران دست آشتی خاقان را پس می زند و برای آشتی تاج و تخت وخاقان و نیزکشندگان سیاوش را طلب می کند.

چنین داد پاسخ که پیلان و تاج
بنزدیک من باید و تاج و عاج
به تاراج ایران نهاده ست روی
چه باید کنون لابه و گفت و گو

اما فرستاده چنین پاسخ می دهد :

فرستاده گفت ای خداوند رخش
🔰به دشت آهوی نا گرفته مبخش
که داند که خود چون بود روزگار
که پیروز برگردد از کارزار

گردش روزگار و پایان کار نامشخص است آنچه از پیروزی تا این زمان رستم بدست آورده و شکست و حقارت بار خاقان کفایت دارد پس خردمندانه تر است که رستم در آشتی جسته و زیاده از آنکه تا کنون در جنگ بدست آورده نطلبد. اما……

بخشیدن آهوی ناگرفته ،یا آنچه که در مالکیت کسی نیست و سخن گفتن از آنچه که انجامش در توان شخص نیست را شاید بتوان معادل بخشش از کیسه ی خلیفه در فرهنگ عامه دانست.

این مطلب توسط جناب آقای حمیدرضا رحیمی و گروه بزرگ تلگرامی فردوسی،شاهنامه و شاهنامه خوانی که توسط ایشان مدیریت می شود به وب سایت ویکی شاهنامه ارائه داده شده است.

 

قبلی «
بعدی »