ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و پانزدهم – آتش برافروختن و خویشتن را سوختن

ضرب المثل ( دستانزد ) : آتش برافروختن و خویشتن را سوختن

توضیحات ضرب المثل :

بادرود و احترام
بایستی بدانیم که زبانی که ما اکنون با آن سخن می گوییم حاصل تلاش ها و مقاومت ها بوده که امثال فردوسی بزرگترین تاثیر را روی آن داشته و میراث خود را نیز با ارایه ریشه های مهم آن چون دستانزدها (ضرب المثل) پر رنگ و جذاب تر کرده اند…‌
باری
در آدینه ای دیگر با یکی از این گل های خوشبو در خدمت شما هستیم
در بخش ۲۶ اشعار پادشاهی خسروپرویز مطابق نسخه مسکو و در مناقشاتی که مابین ایران و روم در جریان بود ، هنگام آزمودن ایرانیان و نماینده هوشمند آنان خرادبرزین توسط قیصر ، چنین سخنانی توسط خرادبرزین بیان می گردد :

چنین گفت خراد برزین که راه
بهند اندرون گاو شاهست و ماه

به یزدان نگروند و گردان سپهر
ندارد کسی برتن خویش مهر

ز خورشید گردنده بر بگذرند
چوما را ز دانندگان نشمرند

هرآنکس که او آتشی بر فروخت
شد اندر میان خویشتن را بسوخت

فارغ از داستان روی سخن بیت پایانی مورد اشاره است که هرچند اشاره ای به رسم و رسوم هندیان دارد اما کنایه ای شگفت نیز در آن نهفته است بدان مفهوم که آتش افروزی و دامن زدن به آن برابر با خود سوزی نیز می شود و به قول معروف پاچه ی خودتان را نیز می گیرد پس بیایید تا می توانیم از این اقدام خودداری کنیم

ارادتمند 🙏🙏🌷🌷

این مطلب توسط جناب آقای حمیدرضا رحیمی و گروه بزرگ تلگرامی فردوسی،شاهنامه و شاهنامه خوانی که توسط ایشان مدیریت می شود به وب سایت ویکی شاهنامه ارائه داده شده است.

 

قبلی «
بعدی »