ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و دوم – ز گیتی زبونتر مر آنرا شناس

ضرب المثل ( دستانزد ) : ز گیتی زبونتر مر آنرا شناس ، که نیکی سگالید با ناسپاس

توضیحات ضرب المثل :

وقتی از شاهنامه صحبت به میان می آید آنچه مورد بحث و داوری فرهنگ شناسان و فرهنگ دوستان و مردم عادی قرار میگیرد فقط محتوای یک کتاب و یا روش شعری یک شاعر نیست . بلکه یک فرهنگ غنی ، پیشینه یک ملت ، جریان زندگی ، ادبیات پارسی و در یک کلام دنیایی از معنایست . در این دنیای زنده و قابل حس و لمس ، همه موضوعات و مسائل زندگی جریان دارد.کتاب شاهنامه امروز یکی از خزائن واژه ، کنایات ظریف ،دستانزدهای پرمعنا و گنجینه های فصاحت زبان ماست.

این آدینه نیز به رسم هر هفته نگاهی خواهیم داشت به بیتی دیگر از میان انبوه ابیات نغز و پرمعنای خرد نامه ی حکیم که ورد زبان گویندگان پارسیست .

گریزی می زنیم به داستان انوشیروان و وزیر خردمندش بزرگمهر که سرشار از پند و اندرز و خرد و داد و دانایییست و اندرزهای تا همیشه جاودان بزرگمهر که راه و رسم انسانیت می آموزدمان .

🔰 دگر آنک گفتی ز کردار نیک
🔰نهادن دل و جان به بازار نیک
🔰زگیتی زبونتر مر آن را شناس
🔰که نیکی سگالد با ناسپاس

نیکی و داد از بزرگترین اصول اخلاقی و انسانیست که در آثار بزرگان و موازین دینی همواره بدان ترغیب گردیده ایم اما آنچه شایسته خرد یک انسان است و نماینده دانش و درستی اندیشه ، آن که نیکی در جای خویش و در حق انسان حق شناس انجام گیرد چرا که نیکی با ناسپاس چون تخم باشد که به شوره زار کاشته شود.
این اندیشه در آثار بزرگان و در کلام عامیان به شکل های گوناگون جریان یافته .

گر انصاف خواهی ،سگ حق شناس
به سیرت به از مردم ناسپاس
……….
مکن با بدان نیکی ای نیک بخت
که در شوره زاران نشاید درخت
……
دوام دولت اندر حق شناسیسیت
زوال نعمت اندر ناسپاسیسیت

امید آن که بخوانیم و بدانیم و به کار بندیم

این مطلب توسط جناب آقای حمیدرضا رحیمی و گروه بزرگ تلگرامی فردوسی،شاهنامه و شاهنامه خوانی که توسط ایشان مدیریت می شود به وب سایت ویکی شاهنامه ارائه داده شده است.

 

قبلی «
بعدی »