ضرب المثل ( دستانزد ) : بردباری ز حد بگذرد
توضیحات ضرب المثل : درودها بر یاران ارجمند و بزرگوار، امروز نیز برآن شدیم تا از این دریای عمیق و زیبا ، قطره ای به دست بیاوریم. در دوره تاریخی کتاب پس از مردن شاپور اول نوبت به اورمزد (هرمزد یکم) می رسد و می دانیم که این قسمت ها از کتاب در باب هر پادشاهی شاهد ابیاتی کوتاه و پند گونه از زبان پادشاه به بزرگان و بخردان هستیم.
در بخش دوم پادشاهی اورمزد ، پادشاه که عمر خود را طولانی نمی دید شروع به سفارش به پسر خود می کند و در آنجا شاهد چنین ابیاتی هستیم :
همه بردباری کن و راستی – جدا کن ز دل کژی و کاستی
بپرهیز تا بد نگرددت نام – که بدنام گیتی نبیند به کام
ز راه خرد ایچ گونه متاب – پشیمانی آرد دلت را شتاب
درنگ آورد راستی ها پدید – ز راه خرد سر نباید کشید
سر بردباران نیاید به خشم – ز نابودنیها بخوابند چشم
وگر بردباری ز حد بگذرد – دلاور گمانی به سستی برد
روی سخن ، بیت زیبا و پرکنایه پایانی است. گرچه صبر و شکیبایی یکی از مهمترین ویژگی هایی است که هرشخص برای موفق بودن باید داشته باشد و با صبر کردن تقریبا می توان با هرچیزی مقابله کرد و صبور بودن بهترین وسیله برای ریختن آب روی شعله های آتش است پس چه بهتر که با صبر خود همه ی مشکلات و قضاوت های عجولانه را از پیش روی خود برداریم …اما …اما داستان ما داستان یک صبر کن هزار افسوس مخور نیست. بلکه داستان ما بردباری و شکیبایی بیش از حد است که کسانی را دچار سو برداشت می کند ….
این مطلب توسط جناب آقای حمیدرضا رحیمی و گروه بزرگ تلگرامی فردوسی،شاهنامه و شاهنامه خوانی که توسط ایشان مدیریت می شود به وب سایت ویکی شاهنامه ارائه داده شده است.