چنین گفت موبد که بر تخت عاج – چو کسری کسی نیز ننهاد تاج
نام : انوشیروان
نام های دیگر انوشیروان : انوشه روان ، کسری ، خسرو انوشیروان یا خسرو یکم
ریشه نام انوشیروان : خسرو در اوستا به صورت hu-sravah (هوُ-سْرَوَه؛ به معنای نیک سروده شده؛ نیکنام، مشهور)، در سانسکریت به صورت sushravas، و در زبان پهلوی به صورت husraw/xusraw به معنای خوشآوازه و نیکنام آمدهاست
محل تولد انوشیروان : تیسفون ۵۰۱ میلادی
محل مرگ انوشیروان : تیسفون ۵۷۹ میلادی
دوره شاهنامه ای پیشین : تاریخی
دوره شاهنامه ای جدید : ساسانیان
تبار : تبار پدری به ساسان می رسد
ملیت : ایرانی
وابستگان :
پدر انوشیروان : فباد یکم
همسران انوشیروان : کِیِن ، اُفِمیا
برادران انوشیروان : کاووس و جم
فرزندان انوشیروان : هرمز چهارم، نوشزاد، یزداد
توضیحات شخصیت :
خسرو یکم معروف به خسرو انوشیروان (کسری نوشیروان، انوشه روان) دادگر سومین فرزند قباد یکم بود. وی بیست و دومین شاه ایرانی بود که حکومت خود را در تیسفون آغاز کرد. فرمانروایی خسرو با شورشهای داخلی آغاز شد اما وی موفق شد آنها را به اتمام برساند. خسرو مزدکیان را سرکوب و قلع و قمع کرد. روابط ایران و روم در دورهٔ خسرو متغیر بود و این دو کشور گاهی در جنگ و گاهی در صلح به سر میبردند. در ابتدا صلحی میان آنها شکل گرفت که در این قرار داد روم مجبور به پرداخت غرامت شد، ولی پس از مدتی خسرو نبرد را از سر گرفت. در این نبرد گاهی ایران پیروز بود و ضمن این نبردها تعهدنامهها و پیمانهایی هم به امضا میرسید. خسرو پس از آن که انطاکیه را تصرف کرد، مردم را به شهر جدیدی به نام به از اندیو خسرو کوچانید و به مردم آزادیهایی بخشید. خسرو پس از دوستی با خاقان ترک، موفق شد هپتالیان را از میان ببرد و در پایان قلمرو را میان ایرن و ترکان تقسیم کند. خسرو در ارمنستان نیز با رومیان درگیر شد و در پایان جنگ، صلح ۵۰ سالهای میان ایران و روم بسته شد؛ روم نیز متعهد به پرداخت غرامت شد. در نبرد آخری که میان ایران و روم صورت گرفت، باوجود کهنسالی خسرو، وی فرماندهی لشکریان را به عهده گرفت و در نهایت ایرانیان انطاکیه را به تصرف خود درآوردند. پس از این شکست بود که ژوستینین از فرماندهی برکنار شد و به جای او تیبریوس برسر کار آمد. ژوستینین از در صلح با شاه ایران درآمد؛ اما پیش از صلح خسرو وفات یافت. خسرو نبردی در یمن هم داشت، زمانی که سیف بن ذی یزن به همراه نعمان به دربار خسرو رفت، خسرو سپاهی به فرماندهی وهرز به وی داد. سپاه ایران موفق شد یمن را تصرف و به قلمرو ایران اضافه کند. یمن تا ورود اسلام جزو قلمرو ایران بود.
خسرو اول اصلاحاتی در امور مالی و نظامی انجام داد. وی کشور را به چهار قسمت تقسیم کرد؛ هر قسمت زیر نظر یک سپهبد قرار داشت. سپهبدان دارای اختیار بودند و میتوانستند افرادی را به اسم مرزبانان در کنترل خود داشته باشند. اصلاح مالیاتی در زمان قباد شروع و در دوره خسرو به اتمام رسید. در اصلاحات جدید زمینها اندازهگیری شد، افراد زیر ۲۰ و بالای ۵۰ سال و همچنین روحانیون، بزرگان و… از پرداخت مالیات معاف شدند. خسرو مالیات را در سه قسط میگرفت. علت اصلی گرفتن مالیات این بود که مالیات را در خزانه جمعآوری کنند تا در زمان جنگ از لحاظ مالی مشکلی پیش نیاید.
خسرو فیلسوفانی که به دربار ایران پناه آورده بودند را به گرمی پذیرفت. وی نوشتههای افلاطون و ارسطو را میخواند و دستور دادهبود به زبان فارسی ترجمه شود. وی چنان به حکمت و فلسفه دل بست که او را «شاه فیلسوف افلاطونی» یا «شاگرد افلاطون» میخوانند. اندرزها و نصیحتهای خسرو به پسرش هرمز در رسالهای به نام، رسالهٔ اندرز «خسرو کواتان» جمعآوری شدهاست. در دوران سلطنت خسرو میان هند، یونان و ایران ارتباط فرهنگی بود؛ در زمان خسرو کتاب کلیله و دمنه، شطرنج و طبیبان هندی، از هند به ایران آمدند. خسرو بیمارستان جندیشاپور را تأسیس کرد؛ در این بیمارستان طبیبان هندی و ایرانی بسیاری فعالیت میکردند. ساختن طاق کسری یا ایوان کسری را هم به خسرو نسبت میدهند.
لیست اشعار :
پادشاهی کسری نوشین روان – بخش ۱
پادشاهی کسری نوشین روان – بخش ۲
پادشاهی کسری نوشین روان – بخش ۳
پادشاهی کسری نوشین روان – بخش ۴
پادشاهی کسری نوشین روان – بخش ۵
پادشاهی کسری نوشین روان – بخش ۶
پادشاهی کسری نوشین روان – بخش ۷
پادشاهی کسری نوشین روان – بخش ۸
پادشاهی کسری نوشین روان – بخش ۹
پادشاهی کسری نوشین روان – بخش ۱۰