نام مکان جغرافیایی در شاهنامه : سورستان
نام فعلی مکان جغرافیایی : بخشی از عراق کنونی میان دو رود دجله و فرات
نام های دیگر مکان جغرافیایی در شاهنامه:
شرح مکان جغرافیایی:
سورستان: همان آسورستان است که پایتخت ساسانی بود. شامل نیمی از عراق امروزی که تازیان آن را سواد می نامیدند و در منابع کهن به همین صورت سورستان آمده است این نام با سور ارتباط داده می شود اما در واقع این نام کهن تر است. و از اوایل عهد ساسانی به منطقۀ بابل اطلاق می شد. نام دیگر این ناحیه در منابع سریانی و زبان آرامی بیت اَرَمایی/ بیت آرَمَیی بود که کاربرد رسمی آن پس از اصلاحات انوشیروان منسوخ شد. طبق متن پهلوی شهرستان های ایرانشهر آسور را اردشیر پسر اسفندیار ساخت.
این عنوان که باید سورستان خوانده شود در شاهنامه عموما به مناسبت وزن شعر سورسیتان خوانده می شود. غرض از آن قلب کشور ایران در زمان ساسانیان بوده که بعد عرب ها آن را سواد یا عراق خوانده اند. اولین بار در پادشاهی شاپور ذوالاکتاف آمده است که شاپور و بانوی همراهش هنگام گریز از روم تاختند تا در باغی از کشور خود در سورستان فرود آمدند:
شب و روز یکسرهمی تاختند به خواب و به خوردن نپرداختند
.بر این گونه از شهر برخورستان همی راند تا کشور سورستان
چو اسپ و تن از تاختن گشت سست فرود آمدن را همی جای جست
در ادامه گوید که چون رعایای شاپور از آمدن او آگاه شدند:
فراز آمد از هر سوی لشکری به جایی که بد در نهان مهتری
سوی سورستان سر برافراختند یگان و دوگانه همی تاختند
به درگاه پالیزبان آمدند به شادی بر میزبان آمدند
اما در پادشاهی نوشین روان بینی با نام سورستان آمده که غرض کشور سورستان نیست بلکه محل عیش و شادی است. با این همه، هم خالقی و هم مسکو آن را ذیل «سورستان» فهرست کرده اند. گوید انوشیروان شهری زیبا در مداین ساخت، چون به اتمام رسید آن را سورستان نامید:
بیاراست آن شارستان چون بهشت ندید اندرو چشم یک جای زشت
ورا سورستان کرد کسری به نام که در سور یابد جهاندار کام
نام سورستان برای سرزمین عراق با سواد، اراضی میان دو رود دجله و فرات، از زمان پادشاهی خسروپرویز کاملا مرسوم شده است. از جمله گوید خسرو پس از زیارت آتشکده آذرگشسپه، به اندیوشهر رفت که در سورستان بود تا به شادی بپردازد:
وزانجایکه شد به اندیوشهر که بردارد از روز شادیش بهر
کجا کشور سورستان بود مرز کسی خاک او را ندانست ارز
به ایوان که نوشین روان کرده بود بسی روزگار اندر آن برده بود
سورستان در بعضی موارد شورستان نوشته شده است، اما سورستان شهرت بیشتری دارد. این رسته درباره تقسیمات کشور ایران در زمان ساسانیان نوشته است: «ایرانشهر به چندین ناحیت تقسیم می شود… خراسان، خربران، نیمروز، باختر… و قسمتی از ایرانشهر نیز در وسط بخش های مذکور قرار گرفته که سورستان یا سواد نام دارد. بنابراین، قسمتی که ایرانشهر نامیده شده نسبت به سایر قسمت های این سرزمین همانند سینه است در کالبد انسان، و آن قسمتی که سورستان خوانده می شود نسبت به سایر اقسام ایرانشهر مانند قلب در سینه می باشد. در زمان های پیشین سرزمین سورستان را که همان سواد باشد دل ایرانشهر می خواندند، یعنی قلب ایرانشهر»