عنوان: بازنمایی اسطورۀ صعود در شاهنامۀ فردوسی
نویسنده: داوود غلامزاده
سابقه شغلی یا تحصیلی نویسنده: دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد
تاریخ نگارش: بهار ۱۳۸۸ هجری شمسی
منبع: مجلۀ بوستان ادب دانشگاه شیراز، دورۀ دوم، شمارۀ اول، بهار ۱۳۸۹
چکیده مقاله:
مساله ی اصلی این مقاله، شناخت اسطورۀ صعود در اندیشۀ ایرانی و بررسی بازتاب آن در شاهنامۀ فردوسی است. در اسطوره های اقوامی که به یک جهان فوقانی پس از مرگ اعتقاد دارند، راه های متفاوتی برای صعود بدان عالم وجود دارد. مثلاً نردبان، پلکان، بادبادک، تار عنکبوت، رنگین کمان و … برخی از راه های صعود به جهان علوی هستند. در نزد ایرانیان باستان، راه صعود به جهان برتر از «کوه البرز» می گذرد. در این مقاله، پس از تصویر سیمای آیینی البرزکوه در اساطیر ایرانی و شاهنامۀ فردوسی، صعود شاهان و پهلوانانی مانند فریدون، زال، کیقباد و کیخسرو بر فراز البرز بررسی شده است. اینان در دوران پاکی خردسالی، بنا بر حادثه ای به فراز البرز که دروازۀ گروثمان (بهشت) است، راه می یابند. در این عروج، تن و روان پهلوانان با یکدیگر همراهند. پس از این مرحله، قهرمانان کمال یافته در حکم منجیانی که پیش از فرشکرد (دوران بازسازی جهان) ظهور می کنند، هریک کارهای شگفتی انجام می دهند و با دشمنان به مبارزه برمیخیزند. سرانجام، روان آن ها پس از مرگ که بازگشت طبیعی همۀ روان های نیک به مینوست، بار دیگر بر فراز البرز و در گروثمان آرام می گیرد.
کلمات کلیدی: شاهنامه, فردوسی, اسطوره صعود, البرز, زال, فریدون, کیقباد, کیخسرو, نجاتبخشی
دریافت مقاله: بازنمایی اسطورۀ صعود در شاهنامۀ فردوسی