عنوان: آوا و معنا در شاهنامه
نویسندگان: گیتا ذاکری / علی رصا شعبانلو / عبدالحسین فرزاد
سابقه شغلی یا تحصیلی نویسنده: دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی / استادیار زیان و ادبیات فارسی / دانشیار زبان و ادبیات فارسی
تاریخ نگارش: پائیز ۱۳۹۵ هجری شمسی
منبع: مجلۀ شعرپژوهی(بوستان ادب) دانشگاه شیراز، سال نهم، شمارۀ اول، بهار ۱۳۹۶
چکیده مقاله:
میان صوت و معنی و نحوه به کارگیری واج ها در القای مفاهیم، رابطه تنگاتنگی وجود دارد. سخنوران در انتخاب واژگان، ناخواسته تحت تأثیر عواطف خود قرار می گیرند و واژگانی را به کار می برند که واج های آنها بیانگر عواطف و احساسات گوینده است؛ یعنی واژگان علاوه بر انتقال معنا به انتقال عواطف و احساسات نیز می پردازند. ساختار آوایی کلمه علاوه بر نقش معنایی خویش از رهگذر مجموعه اصوات، به طور غیر مستقیم، مفهومی که در ذهن شاعر می گذرد، بیان می کند. موریس گرامون، زبان شناس نامدار فرانسوی، با قاطعیت در مورد لایههای زیرین واژگان و واج ها و قوه القاگری آنها بحث می کند که اساس کار این پژوهش مبتنی بر نظریه اوست. در پژوهش حاضر با بررسی ۳۰۰ بیت از ابیات مربوط به سه حوزه معنایی حماسی و غنایی و مرثیه شاهنامه معلوم شد که رابطه معنا داری میان زمینه معنایی شاهنامه با آواها و هجاهای به کاررفته وجود دارد و زبان فردوسی در حوزه های معنایی متفاوت، به تناسب معنا تغییر می کند و شاعر از واجهایی بهره می جوید که معنای ثانوی زبان را به ذهن القا می کند. فردوسی در ابیات عاشقانه بیشتر از همخوان سایشی(۲۴درصد)،لرزشی(۵/۱۳درصد) و روان(۵/۶) و هجاهای باز(cv) و (cv:) استفاده می کند. در ابیات حماسی بیشترین سهم همخوان ها را به انفجاری ها(۷/۳۸) و در هجاها به cvc اختصاص می دهد. در مراثی نیز از همخوان های خیشومی(۳/۱۹) و انفجاری- سایشی (۳/۳) و هجای کشیده (cv:cc) بیش از دو حوزه معنایی دیگر سود می جوید.
کلمات کلیدی: القاگری, شاهنامه, صوت, معنا, موریس گرامون, موسیقی زبان
دریافت مقاله:آوا و معنا در شاهنامه