وزین روی بنشست بهرام گرد بزرگان برفتند با او وخرد سپهبد بپرسید زان سرکشان که آمد زخویشان شما را نشان فرستید هرکس که دارید خویش که باشند یکدل به گفتار وکیش گریشان بیایند وفرمان کنند به پیمان روان را گروگان کنند سپه ماند از بردع واردبیل از ارمنیه نیز بیمرد وخیل ازیشان برزم اندرون نیست […]