نام مکان جغرافیایی در شاهنامه : شهر داور
نام فعلی مکان جغرافیایی : درمیان استان هلمند افغانستان
نام های دیگر مکان جغرافیایی در شاهنامه:
شرح مکان جغرافیایی:
غرض از داور یا شهر داور در شاهنامه خرده ولایتی میان ولایت کوهستانی غور (سوریان) و بست است که در قرون آغازین اسلامی آن را زمین داور یا بلاد داور و نیز ارض داور میخوانده.اند در داستان جنگ بزرگ که کیخسرو شاهان محلی و حکام اغلب ولایات ایران زمین را به فرماندهی بخش هایی از سپاه ایران گماشته است، یکی از آنها ایرج شاه کاول دیگری شماخ سوری شه سوریان و یکی هم گیوه پادشاه شهر داور بوده اند:
چو صباح فرزانه شاه یمن دگر شیردل ایرج پیلتن
که بر شهر کاول بد او پادشا جهاندار و بیدار و فرمان روا
چو شماخ سوری شه سوریان کجا رزم را بسته بودی میان
فروتر از او گیوهه رزم یوز به هر کار پیروز و لشکر فروز
که بر شهر داور بد او پادشا جهانگیر و فرزانه و پارسا
چون از شهر داور همین یک بار در شاهنامه نام برده شده برای مصححان آن نامأنوس بوده است. کما این که
زمین داور از چنان شهرتی برخوردار بوده که تقریباً همۀ جغرافی دانان سده های آغازین اسلامی آن را معرفی کرده.اند مؤلف حدود العالم نوشته: «زمین داور ناحیتی است آبادان بر سرحد غور و بست و او را دو شهر است تک درغش و این هر دو ثغرند بر روی غور و اندر درغش زعفران روید بسیار و پیوسته است به ناحیت درمشان بست»
«بلد داور» اصطخری با عنوان «داور» این ولایت را معرفی کرده اند. و ابن خرداد به که «حاکم – شاهان ولایات ایران در اواخر عهد ساسانی را معرفی کرده یکی از آنها را داوران شاه یعنی شاه سرزمین داور خوانده است اهمیت این ولایت در زمان غزنویان به حدی بوده که به قول بیهقی سلطان محمود زمین داور را مبارک داشتی که نخست ولایت که امیر عادل سبکتگین پدرش… وی را داد آن ناحیت بود در نتیجه اگر نام شهر داور هم ردیف دیگر ولایات خراسان در شاهنامه آمده باشد امر نامتعارفی نیست محل این ولایت اکنون در استان هلمند افغانستان در شمال شهر لشکرگاه مرکز استان واقع است.