نام مکان جغرافیایی در شاهنامه : پارس
نام فعلی مکان جغرافیایی : استان فارس
نام های دیگر مکان جغرافیایی در شاهنامه:
شرح مکان جغرافیایی:
پارس که یکی از ولایت های مهم ایران و مرکز حکومت با شوکت هخامنشیان بوده نام خود را به قوم و ملت ایرانی و حتی به زبان ایشان بخشیده است. شهرهای مهم هخامنشی این ولایت خصوصاً اصطخر و کاخ های آن که به تخت جمشید مشهورند در یورش اسکندر مقدونی بسیار صدمه دیدند اما در زمان اشکانیان باز یکی از کانونهای قدرت ایشان شدند در اواخر عهد اشکانیان هم بابک جد ساسانیان از سوی اشکانیان حکمران و والی آن شد. بدین سبب ساسانیان تا سلطنت قباد پدر انوشیروان در پارس همچنان شهرهایی احداث میکردند و آن دیار را تقریباً مرکز حکومتشان قرار داده بودند
با این همه چون در شاهنامه سخنی از هخامنشیان به میان نیامده است و دورۀ چند قرنه اشکانیان به اجمال گزارش میشود نام پارس تا هنگام شروع حکومت ساسانیان چندان پررنگ نیست اما باز هم از زمان نوذر آخرین شاه پیشدادی که مرکز حکومتش شمال ایران بوده است نام پارس به داستان های شاهنامه راه می یابد . و تا پایان پادشاهی کیخسرو پارس همچنان مرکز حکومت پادشاهان ایران است.
اما در شروع داستان پادشاهی لهراسپ سخن از آبادان کردن بلخ به میان آمده است و این بدان معنی است که لهراسپ مرکز حکومت خود را به بلخ منتقل کرده است. از این روست که در زمان فرزند و جانشین لهراسپ یعنی گشتاسپ و فرزندش اسفندیار هیچ یادی از پارس در شاهنامه نیست. در عوض بلخ مرکز حکومت آن دودمان معرفی میشود. پس از لهراسپ تنها در پادشاهی داراب که تاریخ اساطیری ایران با تاریخ هخامنشیان در می آمیزد نام پارس دیگر بار در شاهنامه میآید این تا حمله اسکندر باقی ماند بعد از حمله اسکندر پارس دیگر مرکز حکومت نیست اما جایگاه مهمی دارد پس از به قدرت رسیدن اردشیر بابکان از پارس این منطقه همچنان اهمیت خود را حفظ می کند تا زمان قباد ساسانی.
از زمان قباد پارس جای خود را به مداین داد و از آن پس هرچند گاهی از پارس یاد میشود دلالتی بر مرکزیت آن ندارد.