در شاهنامه، هخامنشیان که یکی از دودمانهای حاکم بر ایران در دوران باستان بودند، به صورت خاص و جزئی روایت نشدهاند. دلیل این موضوع ممکن است به عوامل زیر بازگردد:
۱٫ محدودیت منابع: شاهنامه تا زمان سروده شدن آن، در اوایل قرون وسطی، به صورت شفاهی و از طریق نسل به نسل منتقل شده است. این امر ممکن است باعث کاهش دقت در جزئیات تاریخی و حذف برخی دورانها و حکومتها شود.
۲٫ عدم توجه به دوران هخامنشی: فردوسی، نویسنده شاهنامه، در تمرکز خود بر افسانهها و روایتهای مربوط به دوران پیش از آن، از جمله زمان هخامنشیان، کمی بیتوجه بوده است. او احتمالاً تصمیم گرفته است تا بیشتر به دورانهای پس از آن، مانند دوران ساسانیان، توجه کند.
۳٫ تأکید بر دورانهای دیگر: شاهنامه به طور کلی به تاریخ ایران از دوران پیش از اسلام تا سقوط ساسانیان میپردازد. این زمانبندی گسترده، فردوسی را به انتخاب و جمعآوری مجموعهای از داستانها و افسانهها از طول تاریخ و فرهنگ ایران میبرد و احتمالاً به برخی دورانها به طور جزئی توجه نکرده است.
به هر حال، هخامنشیان نقش مهمی در تاریخ ایران داشتند و اگر به دنبال اطلاعات دقیق دربارهٔ این دوره باشید، ممکن است به منابع تاریخی دیگری نظیر آثار ایرانشهر و هرودوتوس مراجعه کنید.