آخر شاهنامه، که به عنوان قسمت “فرودست” شناخته میشود، در واقع بازخوانی و روایتی است آرمانی و آرزومندانه برای بازگشت شکوه و عظمت ایران باستان. این بخش از شاهنامه به دلایل زیر میتواند خوشایند باشد:
۱٫ آزادی و استقلال: در این قسمت، به تصویر کشیده میشود که ایران از ظلم و ستم یونانیان، عربها و سلجوقیان رها شده و دوباره به یک کشور آزاد و مستقل تبدیل میشود. این ایده آرمانی برای بسیاری از خوانندگان شاهنامه، احساس شور و امید را به وجود میآورد.
۲٫ بازگشت شاهان پیشین: در این قسمت، قهرمانان افسانهای مانند رستم، کیخسرو و اسکندر دوباره ظهور میکنند و با شجاعت و حکمت خود به ایران برمیگردند. این بازگشت شاهان پیشین و بازآفرینی شکوه و قدرت ایران باستان، در ذهن خوانندگان احساس تمامیت و سرافرازی میکند.
۳٫ ترمیم فرهنگ و ارزشها: در این قسمت، ارزشهایی نظیر عدل، صداقت و شایستگی مجدداً به تصویر کشیده میشوند و فردوسی با نگارش فرودست، به ترویج این ارزشها و ترمیم فرهنگ و اخلاق ایرانیان از طریق داستانها و قصههای افسانهای میپردازد.
در کل، آخرین قسمت شاهنامه با تمرکز بر آرمانها، امید و بازگشت به شکوه گذشته، احساس پایانی خوشبین و آرامشبخش را به خوانندگان منتقل میکند.