ضرب المثل ( دستانزد ) : به شوره تخم افکندن
توضیحات ضرب المثل :
و بدان که از همه ی هنرها بهترین هنر سخن گفتن است .جهد کن تا سخن به جایگاه گویی که سخن نه برجایگاه اگر چه خوب باشد زشت نماید وازسخن بی فایده دوری گزین که سخن بی سود همه زیان باشد وسخن که ازاوبوی هنرنیاید ناگفته بهتر (قابوس نامه)
سخن گفتن برترین نشانه ی دانایی و خرد است و وجه تمایز انسان با دیگر آفریده ها در این بین پرهیز از گفتار و کردار بی ثمر و بیهوده هماره هشدار بزرگان بر اهل خرد بوده .
از حکیم فرزانه و خدای سخن،” فردوسی” بشنویم
که می گوید:« سخن را بسنج و به اندازه گوی، گوش شنونده همیشه در جست و جوی سخن خردمندانه و حکیمانه است.
این مجال نیز چون دیگر آدینه ها دفتر داد و دانایی را گشوده و نکته ای ناب از دریای بی کران اندرز حکیم را فرایاد می آوریم .
به داستان رزم رستم و اسفندیار بازمی گردیم
جهان پهلوان در تلاش برای گریز از رزمی نافرجام و بدست آوردن دل شاهزاده ی جنگ طلب به سراپرده ی اسفندیار می رود و از او می خواهد ستیزه را کنار بگذارد،در آشتی را کوفته و میهمان رستم باشد و بر خوان او نشیند.
بیاسای چندی و با بد مکوش
سوی مردمی یاز و باز آر هوش
لیک آز تاج و تخت خرد اسفندیار را چنان تیره گردانده که فراخوان جهان پهلوان را کاری و سخنی بیهوده و بی ثمر می پندارد و پاسخ می دهد
چنین گفت با او یل اسفندیار
که تخمی که هرگز نروید ، مکار
تو فردادببینی زمردان هنر
چو من تاختن را ببندم کمر
فضای کلی داستان وقضاوت پیرامون درستی گفتار رستم و اسفندیار را وا می نهیم در این مجال روی سخن ما با پاره ی نخست کلام اسفندیار است (تخمی که هرگز مروید ،مکار )
دانه در زمین به امید رویش و بار و ثمری کاشته می شود برزگر دانا تخم بی حاصل یا زمین شوره را برای کار خویش برنمی گزیند .چنان که انسان دانا نیز باید گفتار و کردار بی ثمر و بی بار را وانهد .
پرهیز از کلام بی اثر و بی ثمر و کردار بی سود و بی حاصل در کنایات و دستانزدهای اهل ادب و گویندگان این سرزمین جایگاهی ویژه دارد و به شکل های گوناگون نمود یافته
تخم کاشتن در شوره زار
آب در هاون کوبیدن
باد غربال کردن
آهن سرد کوفتن
گِل لگد کردن و…….
باشد که بخوانیم و بدانیم و بکار بندیم
این مطلب توسط جناب آقای حمیدرضا رحیمی و گروه بزرگ تلگرامی فردوسی،شاهنامه و شاهنامه خوانی که توسط ایشان مدیریت می شود به وب سایت ویکی شاهنامه ارائه داده شده است.