ضرب المثل های شاهنامه – بخش نود و یکم – همان بر که کاری همان بدروی

بادرود خدمت سروران ارجمند و همنشین در انجمن بزرگ «فردوسی، شاهنامه و شاهنامه خوانی »
مدت زمانی است که در بخش بررسی اشعار ، به ابتدای کتاب جهت مرور مجدد پرداخته ایم…این مهم مجالی فراهم نمود تا خود نیز نگاهی مجدد با دید دیگر به کتاب داشته باشم…به شخصه انتظار داشتم تا در حد همین مرور ساده بماند و به برداشت هایم اضافه نگردد اما شگفتا که هربار کتاب را می خوانم نکته و مسایل شگرف دیگری را درمی یابم ، گویی که دریچه ی چشمانم فراخ تر و گستره دیدگاهم وسیع تر می گردد…اینجاست که این اثر ، چنین جاودانه در تارک ما ایرانیان می درخشد….

باری….
در بخش هفتم داستان پادشاهی فریدون ، هنگامی که پیک خبر از حسادت و آز سلم و تور نسبت به ایرج و جایگاهش را به فریدون می دهد ، از او پندهایی در پاسخ دریافت می دارد که یکی از آن پاسخ های پدرانه را تاکنون بارها شنیده ایم :

یکی داستان گویم ار بشنوید
همان بر که کارید خود بدروید

این بیت ، که به عنوان تمثیل و دستانزد به کار می رود ، فحوای آشنایی برای همه ما دارد و تاکنون به شکل هایی چون :

از مکافات عمل غافل مشو ،
یا
گندم از گندم بروید ، جو ز جو
و یا ؛
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت

نکته عمیق درون خود را به گوش مخاطب می رساند که اینبار نیز از زبان شیوای حکیم توس ، جانی دوباره گرفته است….

باشد که بیاموزیم…(ضمن سپاس از مهربانو فرشته)
ارادتمند🙏🌷🙏

قبلی «
بعدی »