ضرب المثل های شاهنامه – بخش بیست و یکم – بردباری ز حد بگذرد

ضرب المثل ( دستانزد ) : بردباری ز حد بگذرد

توضیحات ضرب المثل : درودها بر یاران ارجمند و بزرگوار، امروز نیز برآن شدیم تا از این دریای عمیق و زیبا ، قطره ای به دست بیاوریم. در دوره تاریخی کتاب پس از مردن شاپور اول نوبت به اورمزد (هرمزد یکم) می رسد و می دانیم که این قسمت ها از کتاب در باب هر پادشاهی شاهد ابیاتی کوتاه و پند گونه از زبان پادشاه به بزرگان و بخردان هستیم.

در بخش دوم پادشاهی اورمزد ، پادشاه که عمر خود را طولانی نمی دید شروع به سفارش به پسر خود می کند و در آنجا شاهد چنین ابیاتی هستیم :

همه بردباری کن و راستی         –         جدا کن ز دل کژی و کاستی

بپرهیز تا بد نگرددت نام         –         که بدنام گیتی نبیند به کام

ز راه خرد ایچ گونه متاب         –         پشیمانی آرد دلت را شتاب

درنگ آورد راستی ها پدید         –         ز راه خرد سر نباید کشید

سر بردباران نیاید به خشم         –         ز نابودنیها بخوابند چشم

وگر بردباری ز حد بگذرد         –         دلاور گمانی به سستی برد

روی سخن ، بیت زیبا و پرکنایه پایانی است. گرچه صبر و شکیبایی یکی از مهمترین ویژگی هایی است که هرشخص برای موفق بودن باید داشته باشد و با صبر کردن تقریبا می توان با هرچیزی مقابله کرد و صبور بودن بهترین وسیله برای ریختن آب روی شعله های آتش است پس چه بهتر که با صبر خود همه ی مشکلات و قضاوت های عجولانه را از پیش روی خود برداریم …اما …اما داستان ما داستان یک صبر کن هزار افسوس مخور نیست. بلکه داستان ما بردباری و شکیبایی بیش از حد است که کسانی را دچار سو برداشت می کند ….

این مطلب توسط جناب آقای حمیدرضا رحیمی و گروه بزرگ تلگرامی فردوسی،شاهنامه و شاهنامه خوانی که توسط ایشان مدیریت می شود به وب سایت ویکی شاهنامه ارائه داده شده است.

 

قبلی «
بعدی »