ضرب المثل ( دستانزد ) : کلاه کسی را اندازه گرفتن
توضیحات ضرب المثل :یاران گرانقدر بازهم تلاش داریم در نردبانی قرار گیریم که بتوانیم میوه ای از درخت تناور و بلند (شاهنامه) بربچینیم و البته که یکی از خوش مزه ترین و پرآب ترین این میوه ها همان ضرب المثل ها (دستانزد) کتاب است ، این قسمت از مطالب امضا دار انجمن (ضرب المثل ها) جهت کشف و ارائه رموز خردمندانه مستتر در اشعار حکیم توس برای شما ارائه می شود … در بخش نهم داستان زیبای سیاوش از بخش های پهلوانی کتاب هنگامی که پیران به نزد افراسیاب شتافت و فرنگیس را برای سیاوش خواستگاری کرد و …
افراسیاب که هراسی از این پیوند داشت سخنانی با فحوای دوگانه به زبان می آورد و دو دلی و شک خود را بیان می دارد و اینجاست که شاهد یکی از زیباترین ابیات هنرورانه حکیم توس هستیم که شرح احوالات افراسیاب است :
به توران نماند بر و بوم و رست – کلاه من اندازه گیرد نخست
بیت بالا که مربوط به تفکر افراسیاب در باره پشتیبانی یا عدم حمایت از سیاوش است ، کاربردی دستانزد گونه دارد ؛ به مفهوم به حساب و کتاب کسی رسیدگی کردن…است. در فرهنگ عامیانه یا فلکلور در حسب الحال ها ، کنایه ها و ضرب المثل های زیادی از کلاه استفاده شده است که هر کدام معنی و مفهوم خاصی را بیان می کند و البته خود این پوشش نقش کلیدی در قومیت های مختلف ایران داشته و همچنان داراست .
نمونه ای از دستانزدها با کلاه :
کلاه را برای سرما و گرما بر سر نمیگذارند به معنی اینکه کلاه نشانه مردی و مردانگی است.
• کلاه کسی پشم نداشتن به معنی سبک بودن ، بیارج بودن ، اهمیت نداشتن ، رسوا شدن و نیاز مند بودن.
• کلاه در پای به معنی بسیار فروتن و فرودست است.
• کلاه گرفتن به معنی درخواست پول و گدائی است.
• کلاه افکندن و کلاه برکشیدن به معنی کرنش در برابر دیگری و بزرگداشتن اوست
به هرحال این ترکیب نیز فحوای کنایی دیگری را در این باب نشان می دهد … امید که توانسته باشیم قطره ی دیگری از دریای ژرف را برای شما معرفی بنمائیم.
این مطلب توسط جناب آقای حمیدرضا رحیمی و گروه بزرگ تلگرامی فردوسی،شاهنامه و شاهنامه خوانی که توسط ایشان مدیریت می شود به وب سایت ویکی شاهنامه ارائه داده شده است.