فرامرز رستم که بد پیش رو – نگهبان هر مرز و سالار نو
نام : فرامرز
محل تولد فرامرز : زابل
محل مرگ فرامرز : زابل در نبرد با بهمن پسر اسفندیار
دوره شاهنامه ای پیشین : پهلوانی
دوره شاهنامه ای جدید : کیانیان
تبار : تبار پدری به زال و سام می رسد
ملیت : ایرانی
وابستگان :
پدر فرامرز : رستم دستان
برادران فرامرز : سهراب
توضیحات شخصیت :
فرامرز از پهلوانان زابلی در شاهنامهٔ فردوسی است. او پهلوان و فرزند رستم، نوه دستان و نواده سام و نریمان بود که به دست بهمن کشته شد. فرامرز بار اول در حمله ایرانیان به کینسیاوش به مرزهای توران خودنمایی نمود او پیشقراول و طلایهدار رستم در حمله به مرز توران است.
فرامرز سردسته گردان تجسس، هنگام هجوم به مرز تورانزمین، به بخش یا استان سپیجاب وارد شد و در آنجا با مرزبان آن بنام ورآزاد مواجه گشت. ورآزاد با سپاه خویش در برابر او ظاهر شد و از او پرسید چکاره است در این حدود چکار میکند، همچنین نامش چیست تا از فرجام کارش آسوده شود. آیا بفرمان افراسیاب قدم به این مرز گذاشتهای چه پیغامی از شاه توران آوردهای؟ نباید بدون احراز هویت بر دست من هلاک گردی.
فرامرز در اوج قدرت و پهلوانی بود پاسخ او را دگرگونه داد و گفت: من چرا باید بر تو بد ذات نامم را بگویم از نام من شیران پیچان شوند پیلان بیجان. به کینسیاوش پا به این مرز گذاشتهام و از این مرز بیارز دود و آتش چنان خواهد برخاست که گرد هوا بر آن نخواهد رسید
در داستان رستم و اسفندیار فرامرز و زواره که از قول رستم به اسفندیار مبنی بر اینکه نبرد فقط تن به تن باشد و کسی دخالت نکند، بیخبر بودند، به اردوگاه اسفندیار حمله برده و مهرنوش و نوشآذر پسران دوم و سوم اسفندیار را در نبرد به هلاکت میرسانند، در داستان رستم و شغاد نیز پس از اینکه رستم با دسیسه شاه کابل و شغاد کشته شد، فرامرز به کابل لشکرکشی کرد و با کشتن شاه کابل و کشتار چهل تن از خاندانش انتقام مرگ رستم را گرفت و در نهایت توسط بهمن که به انتقام خون پدر خود اسفندیار به زابل لشگر کشی کرده بود کشته می شود.
لیست اشعار :
داستان رستم و اسفندیار – بخش ۴
داستان رستم و اسفندیار – بخش ۷
داستان رستم و اسفندیار – بخش ۸
داستان رستم و اسفندیار – بخش ۱۱
داستان رستم و اسفندیار – بخش ۲۳
داستان رستم و اسفندیار – بخش ۲۴
داستان رستم و اسفندیار – بخش ۲۵