نام مکان جغرافیایی در شاهنامه : وَهر
نام فعلی مکان جغرافیایی : مکان آن مشخص نیست احتمالا جایی کوهستانی در بین افغانستان و تاجیکستان
نام های دیگر مکان جغرافیایی در شاهنامه:
شرح مکان جغرافیایی:
وهر: این نام اولین بار در داستان کاموس کشانی به صورت پسوند نام یکی از سالاران سپاه توران و بدین صورت آمده است:
شمیران شکنی و گرگوی وهر پراکنده برنیزه و تیغ و زهر
دکتر خالقی درباره این بیت یادآور شده است که وهرجای شناخته ای نیست، یا محل آن دقیقا معلوم نیست (یادداشت های شاهنامه، بخش دوم و سوم، بخش دوم ص ۴۵). در همان داستان وقتی رستم و هومان تورانی با هم روبه رو می شوند و نام و نشان یکدیگر را می پرسند، هومان خود را «کوس گوش» و اهل وهر معرفی می کند و می گوید من داوطلبانه و بی مزد و سپاس به این جنگ آمده ام:
من از وهر با این سپاه آمدم سپاسی بدین رزمگاه امدم
در ادامه همان داستان، خاقان چین به رستم پیغام می فرستد که:
چغانی و شکنی و چینی و وهر از این کینه هرگز ندارند
ذکر نام وهر در کنار چین و شکنی یا شکنان و چفائی خبر از آن می دهد که وهر در دوردست های توران و ترکستان قرار داشته است. در اواخر آن جنگ دو بار دیگر هم از وهرچنین یاد شده است:
بر این دشت بسیار شاهان بدند همه نامداران کیهان بدند
زچین و زسقلاب و هند و زوهر همه گنج داران گیرنده شهر
کشانی و چینی و وهری نماند که منشور شمشیر رستم نخواند
از مجموع این ابیات برمی آید که وهر ولایت مهمی بوده است. آخرین یادکرد از وهر در داستان هفت خان اسفندیار آمده است. گرگسار که راهنمای اسفندیار است، در معرفی راه های بلخ به رویین دز، می گوید که یکی از آن راه ها از توران و وهر می گذرد:
یکی راه پرآب و خرگاه و شهر گذر بر بزرگان توران و وهر
هنینگ از مکانی به نام پهر نام برده است که در دو سرزمین متفاوت وجود داشته، یکی در ایبریا (گرجستان) و دیگری جایی در نزدیکی بلخ. می توان تصور کرد که پهر در نزدیکی بلخ با وهر مورد نظر در شاهنامه یکی باشد. بیلی این نام را همان قوم اور یا آوارهای قفقاز می داند که نام چادرنشینان آسیای میانۀ شرقی در سدۀ پنجم میلادی هم بوده است.
نام وهر در منابع جغرافیایی دیده نمی شود و در نتیجه، جای احتمالی آن را نمی توان معین کرد. فقط می شود حدس زد که وهر احتمالا منطقه ای کوهستانی میان سه کشور افغانستان، تاجیکستان، و چین یا ترکستان چین بوده