نام مکان جغرافیایی در شاهنامه :  کنج

نام فعلی مکان جغرافیایی :  نامعلوم احتمالا روستای کنج در تاجیکستان

نام های دیگر مکان جغرافیایی در شاهنامه:  کنج، کُنج، گنج

شرح مکان جغرافیایی:

کنج گنج در شاهنامه دو بار از گنج یا گنج به عنوان خاستگاه ابر و باد به گونه ای یاد شده که معلوم نیست غرض از کنج گوشه ای بوده است یا جایی سرد و آبرو بادخیز اولین بار فردوسی در داستان کیقباد و آغاز بلوغ رستم و جنگ وی با افراسیاب و گردان تورانی گوید:

تو گفتی که ابری برآمد ز گنج               ز شنگرف نیرنگ زد بر ترنج

هزار و صد و شست گرد دلیر               به یک زخم شد کشته چون نره شیر

نه خالقی و نه مسکو در اینجا کنج را نام جایی تلقی نکرده و در فهرست اعلام جغرافیایی خود نیاورده اند. اما بار دیگری که از کنج صحبت به میان آمده در داستان غم انگیز رستم و سهراب است که فردوسی در آغاز آن سروده

اگر تند بادی برآید ز گنج                   به خاک افکند نارسیده ترنج

این بیت بیش از بیت قبلی توجه شاهنامه شناسان را به خود جلب کرده است و اغلب به تأویل و تفسیر آن پرداخته اند. از جمله دکتر خانلری آن را معرب کنگ به معنی کنگ دز در توران، یا رود و ناحیه ای در هندوستان دانسته و دبیرسیاقی کنج یا گنج را به معنی درخت استنباط کرده است اما دکتر خالقی هر دو برداشت را رد کرده و گنج را به معنی گوشه دانسته است لذا آن را در فهرست «نام جای ها» هم نیاورده است ولی آقای امید سالار کنج آغاز داستان رستم و سهراب را شاخۀ درخت خوانده است

اگر برخاستن «تندباد از یک گوشه یا کنج پذیرفتنی باشد که قاطعانه نمیتوان گفت هست برآمدن  ابر  از کنج و گوشه و بیغوله متعارف و پذیرفتنی نیست. لذا بعید نیست که گنج یا گنج جایی در ایران زمین و مشهور به بادانگیزی و آبرآوری بوده باشد. در ایران جاهای فراوانی به نام کنج و گنج داشته و داریم از جمله  حاکم نیشابوری فهرست اعلام ذیل «کنج» و «کنج رود» که یکی از آنها هم خرده ولایتی به نام کنج روستا یا کنج رستاق و گنج روستا با چند شهر و روستا و در حد فاصل مرو و هرات بوده است. این رستاق که شهرهای بغ یا بغشور ،کیف بون یا بینه را شامل میشد و حالا هم شهرک قلعۀ مور در آنجاست در کشور ترکمنستان واقع است. بلافاصله در شمال غرب آن هم ولایت بادغیس قرار دارد که به قولی در اصل «بادخیز» بوده و خاستگاه بادهای صد و بیست روزه خراسان است.

حافظ ابرو، ذیل «گنج روستا» و «بادغیس» در جنوب غرب بادغیس هم شهرهای تایباد و باخرز خراسان قرار دارند که وجود «باد» در نام تایباد ته باد عیان است. باخرز را هم گفته اند که در اصل باد هرز بوده است. اکنون نیز بادهای صد و بیست روزۀ برخاسته از گنج رستاق و بادغیس که هرات و تایباد و باخرز تا خواف را درمی نوردد، مشهود است.

شهری کوهستانی هم با نام کنج در شمال شرق شهر دوشنبه مرکز کشور تاجیکستان در جوار شهر راشت یا ژاشت همان رشت ،کنونی وجود داشته که نام آن در تاریخ بیهقی هم آمده است و آن حدود هم از جاهای بادخیز بوده است.

بدین ترتیب گرچه نمی توان شهر یا ولایتی خاص از جمله ولایت کنج روستاق یا شهر کنج تاجیکستان را همان کنج مورد نظر فردوسی خواند، با قاطعیت هم نمی توان کنج را تنها گنج و بیغوله یا شاخه درخت دانست.

 

قبلی «
بعدی »