پیروز شاپور

نام مکان جغرافیایی در شاهنامه : پیروز شاپور

نام فعلی مکان جغرافیایی :  انبار

نام های دیگر مکان جغرافیایی در شاهنامه:  فیروز شاپور، پیروز سابور

شرح مکان جغرافیایی:

پیروزشاپور یکی از شهرهایی بود که شاپور ذوالاکتاف در شام بنا کرد:

یکی شارستان کرد دیگر به شام            که پیروزشاپور گفتیش نام

ثعالبی مرغنی یکی از شهرهایی را که شاپور ذوالاکتاف ساخته مدینۀ فیروز سابور در سواد (عراق) که همان انبار باشد خوانده که فیروزشاپور را فیروزآباد ترجمه کرده است این خرداد به نیز ناحیۀ «فیروز سابور را همان انبار» در حوضه آبریز فرات خوانده  و آن را ناحیه ای شامل پنج روستا و ۲۵۰ خرمن معرفی کرده که فاصله اش از بغداد ۱۲ فرسخ بوده است

همچنین ابن بلخی یکی از شهرهای ساخته شاپور ذوالاکتاف را انبار دانسته که آن را فیروزشاپور میگفته اند به نوشته لسترنج انبار که از شهرهای دورۀ ساسانیان بود در ساحل رود فرات قرار داشت و هم عرض بغداد بود و همراه با شهرهای واسط و کوفه و بصره که اعراب در قرن اول اسلامی ساختند از جملۀ بزرگترین شهرهای پرجمعیت عراق در زمان عباسیان به شمار می آمد.

انبار در ساحل چپ فرات و در آغاز نهری بود که فرات را به دجله متصل می ساخت و قابل کشتیرانی بود ایرانیان آن را فیروزشاپور، یونانیان پریسابر و اعراب فیروز سابور میخواندند چون از بناهای شاپور ساسانی بود در دوره اسلامی فیروزشاپور نه تنها به یک شهر بلکه به ولایتی که پیرامون آن شهر را گرفته بود گفته میشد ایرانیان اعتقاد داشتند که چون پادشاهان قدیم ایران غله لشکریان را در فیروزشاپور انبار میکردند آن شهر به این نام شهرت یافت. انبار پیش از احداث بغداد توسط منصور عباسی مرکز عباسیان بود کما این که سفاح مدتی این شهر را مقر حکومت خود قرار داد و در آن قصری ساخت و همان جا هم مرد.

شهر انبار تا سده هشتم آبادان بوده لذا حمدالله مستوفی به معرفی آن پرداخته و فاصله اش را از بغداد ۱۱ فرسخ نوشته است و مدعی شده که آن را لهراسف کیانی برای زندانی کردن اسیرانی ساخت که بخت النصر از بیت المقدس آورده بود و بدین سبب آن را انبار می گفتند. شاپور ذوالاکتاف تجدید عمارتش کرد و سفاح خلیفۀ اول عباسی در آن عمارت عالی ساخت و دارالملکش کرد و در توصیفش گوید دور بارویش پنج هزار گام است و آب و هوا و محصول و خوی و طبع مردم آن مثل بغداد و حقوق دیوانی اش یک تومان است. این شهر در کشور عراق واقع است.

قبلی «
بعدی »