واژه نامه شاهنامه – کلمه ها و عبارات بخش پادشاهی اورمزد نرسی

در تکمیل معانی واژه ها و عبارت های این بخش، از منابع زیر استفاده شده است :

به زودی واژه های بیشتری به این بخش اضافه خواهد شد.

آهرمن : اهریمن ، شیطان ، راهنمای بدیها
فرهی : شان ، شوکت ، رفعت ، شکوه
دیهیم : تاج مخصوص پادشاهان
سفله مرد : مرد پست ، مرد فرومایه
سفلگان : فرومایه ، پست
رای زن : مشاور ، رای زننده
کاهلان : تن آسان ، تن پرور ، تنبل
سترگ : بزرگ ، درشت ، ضخیم
رای : فکر ، اندیشه ، نقشه ، تدبیر ، تامل
رای : فکر ، اندیشه ، نقشه ، تدبیر ، تامل
مهتران : بزرگان
گلنار : گل انار
نوی : تازگی
مهتران : بزرگان
رایت : علم لشگر ، علم

قبلی «
بعدی »