ضرب المثل های شاهنامه – بخش هفتاد و ششم – همی بت به دست برهمن رسد

ضرب المثل ( دستانزد ) : همی بت به دست برهمن رسد ، آرزومند آزمند را به خواسته رساندن

توضیحات ضرب المثل :

دستانزد یا ضرب مثل ،نمونه هایی مشخص و برجسته در فرهنگ عامیانه ی هر کشور است که گاه در جملاتی کوتاه و آهنگین و گاه در بیت یا مصرعی به زیبایی نمود می یابد .

شاهنامه که پیوندی ناگسستنی با اندیشه و فرهنگ و باور مردم این سرزمین دارد سرشار از نکات ظریف و کنایات و دستانزدهای پرمغز و پرمعناست .

این مجال نیز به رسم هر آدینه اشاره ای داریم به دستانزدی زیبا از مجموعه نکات و ظرایف پرمغز حکیم .

🔰 شیرویه بر پدر شوریده و خسرو در بند فرزند در انتظار سرنوشت شوم و تلخ خویش است.
از سوی دیگر به پیشنهاد درباریان و مشاوران خویش نابخردانه گناهکاران و بندیان را رهایی بخشده و گنج های خسرو را بر باد داده.

خسرو با آگاهی از این رفتار ناپخته ی فرزند به او پیغام می دهد:

الا پور کم روز و اندک خرد
روانت ز اندیشه رامش برد
چنان دان که این گنج من پشت توست
زمانه کنون پاک در مشت تست
هم آرایش پادشاهی بود
جهان بی درم در تباهی بود
شود بی درم شاه بیدادگر
تهی دست را نیست هوش و هنر
به بخشش نباشد ورا دستگاه
بزرگان فسوسیس خوانند شاه
ار ایدونک از تو به دشمن رسد
همی بت به دست برهمن رسد

برهمن نماد بت پرستی است و رساندن بت به او رساندنش به مراد و کام و آرزوست .

دشمنان کشور و پادشاه در اندیشه ی رسیدن به ثروت و قدرت در جامه ی دوستی بر قباد گردآمده اند و او را فریفته و بر پدر شورانده اند و قباد نابخردانه با بند نهادن بر خسرو و بخشش گنج ها آنان را به مراد و خواسته ی خویش رسانده و این گونه آب بر آسیاب دشمن ریخته و نابخردانه در راستای منافع و سود آزمندان قدرت و دشمنان کشور گام برداشته چون بتی که به برهمن رسانده باشد و بدین کار ناپخته و کردار بی خردانه مقدمات سقوط خاندان خویش و آشفتگی کشور را فراهم آورده است .

بت به برهمن رساندن یا به بیان دیگر آب بر آسیاب دشمن ریختن و مراد دشمن را برآوردن در آثار شاعران و سخنان عامیان به شکهای مختلف کاربرد دارد و بیان شده.
امید که دوستان با بیان ابیات و نمونه های متناسب در تکمیل مطلب یاریگر باشند .

این مطلب توسط جناب آقای حمیدرضا رحیمی و گروه بزرگ تلگرامی فردوسی،شاهنامه و شاهنامه خوانی که توسط ایشان مدیریت می شود به وب سایت ویکی شاهنامه ارائه داده شده است.

 

قبلی «
بعدی »