ضرب المثل های شاهنامه – بخش هشتاد و یکم – همان را که کاشته ای برداشت خواهی کرد

ضرب المثل ( دستانزد ) : همان را که کاشته ای برداشت خواهی کرد

توضیحات ضرب المثل :

درود بر دوستان و یاران جان
آدینه ای دیگر و با بیتی دیگر از دریای شگفت انگیز شاهنامه در خدمت شما هستیم .

می دانیم که حکیم ابوالقاسم فردوسی در ابتدای داستان ها بخشی را که در فنون ادبی دیباچه نامیده اند ، اختصاص داده است، معروف ترین این دیباچه ها در ابتدای داستان های رستم و سهراب و رستم اسفندیار است ، دیباچه های حکیم سرشار از ابیات زیبا و پند آموز است برای آنان که تشنه آموختن هستند ….

بیتی که امروز انتخاب شده از دیباچه داستان پر اشک و گداز سیاوش است ، حکیم در این ابیات زبان به پند و اندرز می گشاید و می گوید :
هرکسی سخنش با خرد همراه باشد خود گوینده نیز از آن بهره مند خواهد شد و کسی که درباره چیزی که بر زبان می راند نیندیشد جز رسوا کردن خویش پیش خردمند بهره ای ندارد …

سپس می گوید عاقبت همه مرگ است و در آن دنیا با یزدان سر و کار داری و جایگاه نیک و بد تو را او تعیین می کند به وسیله اعمالت و این بیت زیبا را در ادامه می گوید :

《سخن هرچه گویی همان بشنوی
نگر ،تا چه کاری همان بدروی》

مفهوم این بیت این است که هر کاری انجام دهی نتیجه اش را خواهی دید حال چه نیک و چه بد مانند برزگری که هر چه کارد همان را درو خواهد کرد ، اگر گندم بکارد جو برداشت نخواهد کرد ….

این دستانزد به گونه های مختلف در جای جای شاهنامه دیده می شود و حکیم به شدت به این مفهوم تاکید دارد :

(همی سرو کشت او به باغ بهشت
ببیند روانش درختی که کشت)

(درودی همان بر که کشتی به باغ
درفشان شد،آن خسروانی چراغ)

(دگر گفت ،چون پیش داور شوی
هرآن بر که کشتی همان بدروی)

(اگر نیک باشد بماندت نام
به تخت کیی بر،بوی شادکام
وگربد کنی جز بدی ندروی
شبی در جهان شادمان نغنوی)

(دگر گفت چون پیش داور شوی
هر آن بر که کشتی همان بدروی)

(درختی که کاری چو آید به بار
ببینی به ویژه برش بر کنار)

(گرش بار،خارست خود کشته ای
وُگر پرنیان است ،خود رشته ای)

و جالب اینکه این بیت به قدری زیبا و ملموس است که شاعران دیگری هم در آثار خود این مضمون را آورده اند و از آن در اشعار خود استفاده کرده اند که نمونه هایی ذکر می کنیم :

کشتمند توست عمر و تو به غفلت برزگر
هرچه کشتی بی گمان امروز و فردا بدروی
(ناصر خسرو)

این سخن حق است و حق زی مرد حق گستر برند
هرچه کاری بدروی و هرچه گویی بشنوی
(سنایی)

آنچه دی کاشته ای می کنی امروز درو
طمع خوشه ی گندم مکن از دانه ی جو
(ظهیر)

برزگر آن دانه که می پرورد
آید روزی که از آن برخورد
(نظامی مخزن الاسرار)

سائلش گفتا بباید کشت زود
هیچکس ناکشته هرگز کی درود
(عطار)

آنچه کاری بدروی آن آنِ توست
ورنه این بیداد برتوشد درست
(مولوی)

جمله دانند این اگر تو نگروی
هرچه می کاریش روزی بدروی
(مولوی)

چودشنام گویی دعا نشنوی
بجز کشته ی خویشتن ندروی
(بوستان)
دوستان عیب و ملامت مکنید
کان چه خود کاشته باشم دروم
(غزلیات سعدی)

من اگر نیکم و گرربد توبرو خود راباش
هرکسی آن درود عاقبت کار که کشت
(حافظ)

تخم وفا و مهر درای کهنه کشتزار
آنگه عیان شودکه رسد موسم درو

دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر
کای نور چشم من به جز از کشته ندروی
(حافظ)

بدی مکن که دراین کشتزار زود زوال
به داس دهر همان بدروی که می کاری
(واعظ کاشفی)

از هر که دهد پند،شنودن باید
با هرکه بود رفق ،نمودن باید
بد کاستن و نیک فزودن باید
زیرا که همی کشته درودن باید
(میرداماد)

این ابیات که اکنون به صورت ضرب المثل و دستانزد کاربرد دارند، زمانی به کار می روند که شخصی هر کاری که دلش خواست انجام می دهد و به فکر عواقب آن نیست.

امیدوارم شما دوستان عزیز چنان به فکر اعمال و رفتار خود باشید که این دستانزد هرگز در مورد شما به کار نرود .

سپاس فراوان از پهلوان پرمون عزیز بابت تهیه این دستانزد زیبا و آموزنده که با ابیات زیبای دیگر شاعران جلوه خاصی به این دستانزد داده اند .

در پناه یزدان

این مطلب توسط جناب آقای حمیدرضا رحیمی و گروه بزرگ تلگرامی فردوسی،شاهنامه و شاهنامه خوانی که توسط ایشان مدیریت می شود به وب سایت ویکی شاهنامه ارائه داده شده است.

 

قبلی «
بعدی »