ضرب المثل ( دستانزد ) :
توضیحات ضرب المثل : درود بر هم آوندان بزرگوار. امروز نیز برآن شدیم تا پرده ای از سراپرده بزرگ شاهنامه این منظومه غنی از فرهنگ و ادب ایرانی و انسانی را برگشاییم. سخن امروز بیش از آنچه که دستانزد(ضرب الامثل) باشد زبانزد شده اما متاسفانه به اشتباه.
امروز به سراغ بیتی می رویم که در همین داستان جاری (بهرام گور) و در بخش سی و هشتم خواندیم :
بهرام ، خود به رسولی از طرف خودش نزد شَنگُل پادشاه هند میرود تا باژ بستاند. آنجا کَرگ (کرگدن) و اژدهایی را میکشد و یکی از مردان دیوزور شاه را چنان بر زمین میکوبد که استخوانهایش خرد میشود. شنگل دخترش سپینود را بدو میدهد، ولی فغفور چین، پدرزن شنگل، برنمیتابد که شاهزادهبانویی چون نوهاش، زن فرستادهای از ایران شود؛
پس نامه ای به رسول بهرام، یعنی خود بهرام میفرستد و او را دعوت می کند که به چین بیاید و بهرام در پاسخ می گوید :
همان اختر شاه بهرام بود – که با فرّ و اورند و با نام بود
هنر نیز زایرانیان است و بس! – ندارند کرگ ژیان را به کس
همه یکدلانند و یزدانشناس – به نیکی ندارند از اختر سپاس
سخن از بیت میانی است که برای همه ما آشناست اما بیشتر بدین گونه شنیده اییم :
هنر نزد ایرانیان است و بس – ندارند شیر ژیان را به کس
خارج از تفاوت این بیت با بیت اصلی که در برخی نسخ اینگونه نوشته شده است و شاید به اشتباه کرگ را در داستان گرگ دانسته باشند و دلایل محکمی که در پانوشت تصحیح دکتر خالقی در این مورد آورده شده ….فحوای بلند این بیت شعر همواره مورد استفاده ما قرار گرفته …و کرگ ژیان را به کس نداشتن.
نشان از برتری مطلق با کمی چاشنی بی تفاوتی می باشد اما توجه داشته باشیم که این سخن مطابق داستان از زبان بهرام گور جاری شده و نبایستی اجازه دهیم تا دست آویز عده ای گردد تا به حکیم بزرگوار توس. لقب ناروای نژادپرستی را دهند.
آنچه که ما باید بدانیم و دنبال کنیم قدر و منزلت انسانی و جایگاه والای هنر و گوهر است … که با خرد و اندیشه ….اوج تکامل را به همراه می آورد. باشد که بیاموزیم …باشد که بدانیم
این مطلب توسط جناب آقای حمیدرضا رحیمی و گروه بزرگ تلگرامی فردوسی،شاهنامه و شاهنامه خوانی که توسط ایشان مدیریت می شود به وب سایت ویکی شاهنامه ارائه داده شده است.