دگر دختری داشت نامش همای – هنرمند و بادانش و نیک رای
نام : همای
نام کامل : همای چهرآزاد
دوره شاهنامه ای پیشین : پهلوانی
دوره شاهنامه ای جدید : کیانیان
تبار : تبار پدری به لهراسپ می رسد
ملیت : ایرانی
وابستگان :
پدر همای : بهمن
همسر همای : پدرش بهمن ( با پدر خود ازدواج کرد )
برادران همای : ساسان
فرزندان همای : داراب
توضیحات شخصیت :
فردوسی همای را با عناوین هنرمند، بادانش، و نیک رای، وصف میکند و دربارهٔ او این داستان را ارائه میدهد: همای محبوب پدر خود بود و مطابق با سنت و عقاید خویش با بهمن ( پدرش ) ازدواج کرد و او را وارث تاج و تخت پس از خود برگزید. بهمن هم چنین صاحب پسری بنام داراب از همای شد، پس از مرگ بهمن، همای نوزاد خود را جهت حفظ سلطنت خویش به انواع لعل و گوهر بیاراست و در گهوارهای نهاد و آن را به رود فرات افکند سپس اعلام کرد که مولود مرده به دنیا آمدهاست.
همای همرا طفل عدهای را مأمور کرد تا صندوق را از کنار ساحل تعقیب نمایند تا از سرنوشت کودک آگاهی حاصل شود، عاقبت صندوق توسط گازُر نامی رختشوی یا آسیابان نجات مییابد در آن هنگام مأموران سر رسیده کودک غرق در جواهرات را در دست او میبینند و اعلام میکنند مخارج و هزینه طفل تا آخر عمر همراهش هست میتواند او را نگهداشته بزرگ نماید امّا احدی نباید از این راز با خبر گردد. گازر او را به خانه آورد به همسرش داد آنگاه نام او را داراب نام نهادند
داراب بعدها پس از یک سری رویدادها و داستانها هنگامی که در میدان نبرد درحال جنگ با رومیان بود توسط فرمانده ایرانیان شناسایی شده و خبر به همای میرسد و همای ضمن ابزار پشیمانی از کرده خود طی مراسمی داراب را به همگان معرفی کرده و پادشاهی را به او می سپارد.
لیست اشعار :