شخصیت های شاهنامه – شغاد

بجز کام و آرام و خوبی مباد – ورا نام کرد آن سپهبد شغاد

نام : شغاد

محل تولد شغاد : زابل

محل مرگ شغاد : کابل بدست رستم دستان

دوره شاهنامه ای پیشین : پهلوانی

دوره شاهنامه ای جدید : کیانیان

تبار : تبار پدری به سام می رسد

ملیت : ایرانی

وابستگان :

پدر شغاد : زال یا دستان

مادر شغاد : کنیز زال

همسر شغاد : دختر شاه کابل

برادران شغاد : زواره، رستم

توضیحات شخصیت :

شَغاد (شغاد) برادر ناتنی رستم از مادری کنیز بود که موجب کشته شدن رستم و دیگر برادرش زواره و رخش‌رستم شد. زال پس از تولد شغاد از ستاره‌شماران خواست تا آینده او را پیش‌گویی کنند و ستاره‌شماران چوان زیج و اسطرلاب انداختند بر یکدیگر خیره ماندند و چون نزد زال آمدند اختر او را بسیار شوم تعبیر کردند که او بانی و باعث نابودی دودمان نیرمیان خواهد شد، از ایران و زابل بسیار کشته خواهد شد.

زال او را به کابل فرستاد و شغاد چون پر و بال یافت داماد شاه کابل شد شاه کابل باید هر سال به اندازه یک چرم گاو به رستم یا دولت او خراج می‌پرداخت و شاه کابل در اندیشه بود تا این خراج را نپردازد. چون هنگام اخذ خراج شد باجگیران کابلستان را برهم زدند و از این کار، شغاد آزرده شد و خواست با ترفندی رستم را از حیات محروم و کابل را از دیون خلاص نماید.

طبق نقشه باید شغاد به زابل می‌آمد تا رستم را به جنگ شاه کابل تحریک نماید و شاه کابل هم طبق نقشه باید در شکارگاه چاه‌های متعدد حفر می‌نمود و آنها را پر از تیغ و نیزه می‌کرد و با خار و خاشاک رویش را مستور می‌نمود. آن‌گاه رستم و زواره را به بهانهٔ شکار به آنجا می‌برد تا در تاخت و تاز در گودال‌ها فرو افتند. شاه کابل و شغاد در واپسین لحظات نزد رستم آمدند و رستم نقشه انتقام کشید و به شغاد گفت درندگان امشب از جسد من سور یابند، تیر و کمانم را به من ده تا هنگام حمله درندگان آن‌ها را بکشم یا متواری نمایم. شغاد بی‌درنگ از چله دو تیر با کمان به او داد، ولی زود متوجه خطایش شد و پشت درختی پناه گرفت، ولی رستم درخت و شغاد را با تیر بدوخت.

لیست اشعار :

داستان رستم و شغاد – بخش ۲

داستان رستم و شغاد – بخش ۳

داستان رستم و شغاد – بخش ۴

داستان رستم و شغاد – بخش ۵

داستان رستم و شغاد – بخش ۶

قبلی «
بعدی »