چو بشنید پیغام او سوفرای – بیاورد لشکر به پردهسرای
نام : سوخرا
نام های دیگر سوخرا : سرخاب، سوفرا، سرافرا
محل تولد سوخرا : شیراز، اردشیر خوره پارس
محل مرگ : تیسفون بدستور قباد برادر بلاش
دوره شاهنامه ای پیشین : تاریخی
دوره شاهنامه ای جدید : ساسانیان
تبار : تبار پدری به خاندان مهران می رسد
ملیت : ایرانی
وابستگان :
پدر سوخرا : قارن
فرزندان سوخرا : پسران او زرمهر و کارن
توضیحات شخصیت :
پس از بلاش قباد یکم پسر پیروز به شاهی رسید. قباد توانست با کمک سوخرا بر بسیاری از نابسامانیها و شورشها پایان دهد. طبری در تاریخ خود مینویسد:
«و چون بیشتر روزگار قباد سپری شد تدبیر ملک به دست سوخرا بود. مردم بدو گرویدند و قباد را سبک گرفتند و قباد تحمل این نکرد و بدان رضا نداد و به شاپور رازی که از خاندان مهران بود و اسپهبد ولایت ری بود نوشت که با سپاه خویش بیاید و چون بیامد حکایت سوخرا را با وی در میان نهاد و فرمان خویش دربارهٔ او بداد … پس از آن قباد بفرمود تا سوخرا را بکشند.»
دو پسر او زرمهر و کارن پس از مرگ او در طبرستان، ارمنستان و سیستان از عوامل پادشاهی ساسانی بودند
سوخرا با نامهای سرخاب، سوفرا و سرافرا و گاه زرمهر نیز شناخته شده، فرمانروای سیستان در زمان ساسانیان و از آزادگان (اشراف) بزرگ ایران در اواخر سده ۵ میلادی بود. وی از خانوادهٔ کارن و زادگاهش ناحیه اردشیرخوره در پارس بود. او در زمان پادشاهی پیروز یکم (۴۵۷–۴۸۴), بلاش (۴۸۴ – ۴۸۸) و قباد یکم (۴۸۸–۴۹۶) میزیست.
مقتدرترین نجبای ایران در زمان پیروز یکم دو تن بودند یکی زرمهر یا سوخرا، و دیگری شاهپور که از مردم ری و خاندان مهران بود. پس از کشته شدن پیروز در جنگ با هفتالیان این دو سردار که با لشکری بزرگ در ایبری و ارمنستان به جنگ مشغول بودند، با عجله به تیسفون برگشتند تا نفوذ خود را در انتخاب پادشاه جدید به کار ببرند. زرمهر در رویارویی با ارمنیان، گشنسبداد را مأمور مذاکره با آنان کرد. وی لقب هزارپت داشت. او با وهن، رئیس یاغیان ارمنی، صلح کرد.
بعد از پیروز، بلاش برادر پیروز، انتخاب شد و در زمان سلطنت این پادشاه فرمانروای حقیقی ایران زرمهر بود. او از ابتدای سلطنت بلاش به سال ۴۸۴ تا ۴۸۸ میلادی عهدهدار مقام وزارت بود. بلاش با اینکه نیک نهاد بود مردی نبود که کشور ایران در آن وقت به وجود او احتیاج داشت. ناخرسندی بزرگان تعمیم یافت و پس از چهار سال سلطنت بلاش را خلع و کور کردند و قباد یکم را بر تخت سلطنت نشاندند. بلاشک محرک اصلی این انقلاب زرمهر بود. در شاهنامه از زرمهر با نام سوفرا و در تاریخ طبری با نام سوخرا نیز یاد شده.
لیست اشعار :