شخصیت های شاهنامه – اکوان

جز اکوان دیو این نشاید بدن – ببایستش از باد تیغی زدن

نام : اکوان دیو

ریشه نام اکوان دیو : بر طبق برهان قاطع، بعضی محققان نام این دیو را محرف اکومان دانسته‌اند که در اوستا Aka-manah به معنای اندیشه پلید آمده‌است و نام دیوی مظهر اندیشه‌های پست و شرارت و نفاق و در مقابل وهومن (بهمن) بوده‌است.

محل مرگ اکوان دیو : در مزغزار بدست رستم

دوره شاهنامه ای پیشین : پهلوانی

دوره شاهنامه ای جدید : کیانیان

خلاصه شخصیت :

اکوان دیو نام یکی از دیوهای شاهنامه فردوسی است. اکوانِ دیو در شاهنامه به هیئت گورخر وحشی، گله‌های اسب کیخسرو را آسیب می‌رساند. رستم در نبرد با این دیو، هر بار که سوار بر رخش، به او یورش می‌برد، دیو ناپدید می‌شد. در این نبرد رستم، خسته در کنار چشمه ای به خواب می‌رود و در آن زمان اکوان به او می‌تازد و او را با زمین اطرافش بلند کرده و به هوا می برد و به رستم می‌گوید که او را به دریا افکند یا به کوهستان؟، رستم چون می‌داند که کار دیو واژگونه (برعکس) است، کوه را انتخاب می‌کند و «چون به آب افکنده می‌شود» با شنا خود را نجات می‌دهد. بعد از آن دیو را یافته با او رو به رو می‌شود و برای شکست او نام خدا را بر زبان می‌آورد تا دیو جادو به کار نبندد و سر دیو را می‌برد.

برخی پژوهشگران ریشه داستان اکوان دیو را بر گرفته از گردباد دریایی می‌دانند که به ناگهان از دریا سربرکشیده کشتی‌ها را منهدم ساخته و به فاصله دور پرتاب می‌کرده‌است. این پدیده در دریای هند و دریای چین در فصل توفان موسمی و همچنین در سواحل فلوریدا و کوبا و غرب استرالیا رخ می‌دهد.

لیست اشعار :

داستان اکوان دیو

قبلی «
بعدی »